هر سال، روزهای زیبای اردیبهشت که فرامیرسد، بیشتر از همیشه فکر و ذکرمان به اردوهای دانشآموزی معطوف میشود. تقریباً هر روز راجع به اردو صحبت میکنیم و دلمان میخواهد پیش از پایان سال تحصیلی و شروع امتحانات خردادماه، ساعاتی را در کنار دوستان و دبیران خود در دل طبیعت به تفریح و استراحت بپردازیم. این زنگ برای کلاسِ ما با یک خبرِ خوش همراه بود. آقا معلم پس از ورود به کلاس و خوشوبش با دانشآموزان گفت: «بچهها، خبر خیلی خوبی برایتان دارم. در طول سال تحصیلی بچههای کلاسِ شما برای مراقبت از محیطزیست و آموزش به دانشآموزان مدرسه زحمات زیادی کشیدند. بهپاس این تلاشِ زیبا و تأثیرگذارِ شما انجمن اولیا و مربیان مدرسه تصمیم گرفته است که بهرایگان شما را به اردوی طبیعتگردی دعوت کند تا در کنار سایر دانشآموزان باشید.»
صدای خوشحالیِ بچهها فضای کلاس را پر کرد. آقای معلم باز هم ما را به سکوت دعوت کرد و ادامه داد: «اما بچهها، شما باید در این اردو هرکدام یک مسئولیت اجتماعی را هم بر عهده بگیرید و همیار محیطزیست باشید.»
– آقا، اجازه؟ باید چه کار مهمی انجام دهیم؟
– باید مراقب نظافت محیط باشید. بچهها را در استفادهی درست از آب راهنمایی کنید. دربارهی مراقبت از گیاهان و درختانِ جایی که در آن حضور خواهیم داشت، به بچههای دیگر تذکر بدهید. در پایان، مراقب باشید که هیچ ردَپایی از حضورِ ما در طبیعت بر جای نماند. منظور این است که زبالهای نریخته باشیم و آتشی روشن نکرده باشیم و از امانتِ خدادادی در فصل زیبای بهار بهخوبی مراقبت کرده باشیم.»
– آقا، این که وظیفهی هر روز و همیشگیِ ماست!
– بچهها، خوشحالم که دوستی با طبیعت برایتان به یک نقش و مسئولیتِ دائمی تبدیل شده است. این بهترین دستاوردی است که در سال تحصیلی داشتهایم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.