قبل از کشف استعداد، مسیر رشد روانی کودک باید هموار شده باشد؛ یعنی والدین آموزش لازم در خصوص تربیت کودک را دیده باشند.
قبل از پرداختن به بحث استعدادیابی چند نکته مهم وجود دارد:
اول اینکه برای کشف استعداد ابتدا باید به این رسیده باشیم که انسانها باهم متفاوتند. در ساختارهای جبرمدار چندان به استعداد اهمیت داده نمیشود چرا که همه را یکسان میبیند، نه متفاوت (همه باید دکتر یا مهندس شوند).
دوم اینکه قبل از کشف استعداد، مسیر رشد روانی کودک باید هموار شده باشد؛ یعنی والدین آموزش لازم در خصوص تربیت کودک را دیده باشند.
سوم استعدادیابی با علاقه متفاوت است؛ تستهای استعدادیابی اغلب علاقهسنجی میکنند نه استعدادیابی.
چهارم اینکه بدانیم در استعداد علاوه بر علاقه، فیزیک فرد و شخصیت روانی او نیز دخیل است؛ مثلاً علاقه به فوتبال به همراه فیزیک عضلانی با شخصیتی که توان رویارویی با تمرینها و مسابقات فوتبال را داشته باشد.
پنجم اینکه بعد از همه اینها سیستم آموزش به همراه پرورش دست در دست هم میدهند تا آن استعداد شکوفا شود و یکی از این دو به تنهایی قادر به شکوفایی استعداد نیستند.
ولی بهتر است قبل از استعدادیابی به دو نکته فلسفه تفاوت و هموارکردن مسیر رشد بیشتر توجه شود؛ چرا که انسانی که به لحاظ روانی رشد کافی داشته باشد، میپذیرد که متفاوت است و در صدد معنی بخشیدن به این تفاوت خود است. قرار گرفتن در این جایگاه است که او را به سمت استعدادهایش سوق خواهد داد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.