در حال حاضر، بیش از هر زمان دیگری در مورد وراثت و دیانای میدانیم. اما با این وجود، در مورد تاثیرات ژنهای خاص دانش چندانی نداریم. اگرچه با پیشرفت بیشتر، مطالعهی همخوانی تمامی ژنوم « GWAS» به سرعت در حال تغییر است. مطالعات GWAS تلاش میکند رابطهی بین تفاوت ژنوتیپهای افراد که آرایش ژنتیکی و فنوتایپ که صفات قابل مشاهدهی آنان است را بررسی کند.
در یکی از مطالعات اخیر این پروژه، گروهی بینالمللی از دانشمندان توالی دیانای ۷۸،۳۰۸ نفر را بررسی کردند. آنها به دنبال رابطهی بین ژنها و هوش با استفاده از امتیازات ضریبهوشی بودند. هدف آنها شناسایی پلیمورفیسمهای نوکلئوتیدی یا همان «SNP» بود که بهطور قابل مشاهدهای با امتیازات ضریبهوشی همبستگی دارد. SNPها نواحی بر روی کروموزمها هستند که از فردی به فرد دیگر متفاوت است. اگرچه ما همگی دارای این نواحی هستیم، اما نسخههای متفاوتی از نوکلئوتیدها در این نواحی داریم که SNPها را میسازد. میتوان گفت SNPها بسیار شبیه به ژنها هستند، اما توالی آنها بسیار کوچکتر است.
این گروه بیش از ۱۲ میلیون SNP را بررسی کرده و متوجه شدند ۳۳۶ عدد از آنها بهطور قابل ملاحضهای با هوش ارتباط دارند. این ۳۳۶ عدد SNP شامل ۲۲ ژن مختلف میشود و بنابراین همگی این ژنها با هوش همبستگی دارند. بهطور مثال یکی از این ژنها به تنظیم رشد عصبی کمک میکند، درحالی که یکی دیگر از این ژنها با نقص مغزی و ناتوانی ذهنی مرتبط است. SNPهایی که این دانشمندان بررسی کردند مسئول ۵ درصد تفاوتهای دیده شده بین افراد و همچنین افزایش دو برابری نسبت به یافتههای GWAS پیشین در مورد هوش است. این گروه همچنین ۳۰ ژن اضافی را که تحت آزمایش الگوهای بزرگتر SNPها با هوش مرتبط بودند را نیز شناسایی کردند.
طبیعت در برابر تربیت
از آنجایی که سطح تحصیلات با هوش بسیار مرتبط است، محققان برای اطمینان از اینکه نتایج آنها معنیدار است به دنبال یافتن ارتباط بین سطح تحصیلات و همان ۳۳۶ عدد SNP بودند. به همین منظور آنها از نمونههای مستقل تقریباً ۲۰۰،۰۰۰ نفر که دیانای آنها پیش از این آزمایش شده بود، استفاده کردند. این نتایج نشان دادند ۹۹ درصد اوقات SNP با تحصیلات مرتبط است. این باعث از بین رفتن شک در مورد همبستگی با هوش میشود، اما همچنان باعث تقویت این ادعا میشود که مکانیزمهای نوروبیولوژی ملوکولی یادگیری و هوش یکسان است. به عبارت دیگر تربیت و طبیعت جدا از هم نیستند، بلکه هر دو باهم هستند.
این تحقیق همچنین میتواند تاثیری مثبت بر روی مداخلات برای کودکانی که ناتوانی ذهنی دارند، داشته باشد. تشخیص زود و مداخلاتِ موثر میتواند نتایج بسیار بزرگی بر روی زندگی این کودکان داشته باشد. این تحقیق رهیافت علمی جدیدی برای افزایش هوش در اختیار میگذارد و در واقع اگر بدانیم چگونه میتوان از نارساییهای جلوگیری کرد، میتوانیم هوش را نیز افزایش دهیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.