«دو قرص بخورید و صبح با من تماس بگیرید.» این توصیهی اغلب پزشکان است، گرچه خود میدانند که تمام درمانهای (فیزیکی) حاوی ترکیبات یا فرایندهایی هستند که در بیمارتغییراتی فیزیکی ایجاد میکنند، اما از قدرت عوامل روانی در درمان بیماریهای مختلف نیز مطلعاند. قرنهاست که مفهوم «اثر ذهن بر ماده[۲]» در جهان پزشکی، مفهومی شناخته شده است.
دارونما(پلاسیبو)چیست؟ واژهی «پلاسیبو» از کلمهای لاتین به معنای «من خوب خواهم شد» گرفته شده و دارونما صرفاً برای آماده کردن بیمار با موادی است که فاقد هر گونه ارزش درمانی و اثر دارویی هستند. دارونمای مؤثر مادهای است که آثار جانبی آن شبیه داروی واقعی است، اما فاقد اثر درمانی ویژهای است که برای داروی اصلی متصور است.
«صدای فلوت، صرع و نقرس سیاتیکی را درمان میکند.»
تئوفراستوس[۳]، سال ۳۰۰ قبل از میلاد
برخی معتقدند که دارونماها بر بیماران روانی اثر بیشتری میگذارند تا بیماران جسمی. یکی از مطالعات مهم اخیر نشان میدهد که وضعیت تقریباً ۶۰ درصد از بیمارانی که با دارونما کنترل شدهاند، بهتر از وضعیت میانگین افرادی است که چیزی دریافت نکردهاند و این نشاندهندهی قدرت دارونماست.
تاریخچه: پژوهشهای اخیر در این حوزه معمولاً به مقالهای منسوب میشود که بیش از۵۰ سال قبل در مجلهی انجمن دندانپزشکی آمریکا به چاپ رسید. هنری بیچر[۴] با این ادعا دنیای پزشکی را به حیرت واداشت: دارونماهایی مانند قرصهای شکر یا حتی دلگرم کردن بیمار به هنگام معاینه، منجر به بهبود ۳۰ درصد از بیماران خواهد شد. امروزه این نتیجه به ۵۰ تا ۷۵ درصد رسیده است؛ ضمن آنکه در همهی بیماریها، از آسم گرفته تا پارکینسون، بهبودی واقعاً پایداری با استفاده از درمانهای مختلف [با استفاده از دارونما] مشاهده میشود.
درمان همه چیز؟
در یک مرکز پزشکی وابسته به کلیسای ارتدوکس، استفاده از دارونما سبب شده تا دردهای ناشی از بسیاری از بیماریها کاهش یابد؛ از جمله بیماریهایی چون حساسیت، آنژین صدری، آسم، سرطان، سکته مغزی، افسردگی، دیابت، شب ادراری، صرع، بیخوابی، بیماری منییر(بیماری گوش داخلی)، میگرن، ام اس، نِورُز (سرآسیمگی)، آسیبشناسی چشم، پارکینسون، هایپرپلازی پروستات (انسداد ادرار)، اسکیزوفرنی، بیماریهای پوستی، زخمها و زگیلها.
دارونماهای مختلف. چه دارونمایی بهترین عملکرد را دارد؟ هر چند که رنگ و اندازهی کپسولها و قرصها بارها و بارها به صورت آزمایشی تغییر کردهاند، اما تأثیر چندان مطمئنی نداشتهاند. به نظر نمیرسد که ظاهر داروها تأثیر زیادی داشته باشد. به گزارش یکی از دانشمندان، برای اینکه دارونمایی بیشترین کارایی را داشته باشد، باید بسیار بزرگ و به رنگ قهوه ای یا بنفش، یا بسیار کوچک و به رنگ قرمز یا زرد روشن باشد.
به نظر میرسد که روشهای جدیتر، «اصلیتر»، یا تهاجمیتر، تأثیری قویتر و مؤثرتر نسبت دارونماها داشته باشند. ظاهراً تزریق، فینفسه تأثیر بیشتری نسبت به قرصها دارد و حتی در جراحیهایی که به این روش صورت میگیرد، (که در آن بخشی از بدن بیمار فقط شکافته و دوخته میشود، بیآنکه در آن قسمت کاری انجام شود و اگر هم انجام شود بسیار ناچیز است) میزان واکنش مثبت بیمار بسیار بالاست.
هم چنین به نظر میرسد که شیوهی درمان و ویژگیهای رواندرمانگر بهنحو قابلملاحظهای به تأثیر درمان کمک میکند. از سوی دیگر، رواندرمانگرانی که علاقهی بیشتری به بیماران از خود نشان میدهند، اعتماد بیشتری به درمانهایشان دارند و از تخصص بالاتری برخوردارند، ظاهراً قادرند اثر قویتریاز دارونمای در بیماران خود ایجاد کنند.
«ارتباط نزدیک با دیگران، شفابخش است: ما پزشک یکدیگریم. »
الیورساکس[۵]، ۱۹۷۳
دارونماها چگونه کار میکنند؟ آثار شگفتآور دارونماها منجر به ارائهی ایدهها و نظریههای بسیاری در مورد نحوهی عملکرد واقعی آنها شد. مفاهیم مختلفی در این زمینه پیشنهاد شدهاند، از جمله: شرطی شدن فعال[۶]، شرطی شدن کلاسیک[۷]، کاهش احساس گناه، انتقال یا تَرافکنی[۸]، تلقین، اقناع یا متقاعدسازی، نیازهای نقش[۹]، ایمان، امید، برچسب زدن، رصدکردن علائم انتخاب شدهی بیماری، استناد نادرست[۱۰]، کاهش ناهماهنگی شناختی[۱۱]، نظریهی کنترل[۱۲]، کاهش اضطراب، اثر انتظار [آزمایشگر][۱۳]، و نظریهی ترشح اندورفین[۱۴].
« اعتراف به گناهسبب تطهیر و بخشایش ما میشود»
اسکار وایلد[۱۵]، ۱۸۹۰
آزمایشهای تصادفی کنترلشده[۱۶]و «دو سو کور»[۱۷]: آثار دارونما هم دعای خیر است و هم نفرین. نصیب همهی درمانگران، بدون در نظر گرفتن تجویزی که میکنند، دعای خیر است؛ اما نصیب دانشمندانی که سعی میکنند اثر واقعی این گونه مداخلات را ارزیابی کنند، نفرین است. آزمایش تصادفی کنترل شده و «دو سو کور» با دارونما، به استاندارد طلایی تحقیقات علمی برای ارزیابی درمان و “کاهش” هر گونه اثر دارونما تبدیل شده است.
در اینگونه آزمایشها افراد به صورت تصادفی در گروههای مختلف قرار داده میشوند. بعضی از آنها گروههای کنترل هستند که هیچگونه درمان، درمان جایگزین یا درمان با دارونما شاملشان نمیشود. علاوه بر این، نه پزشک (دانشمند / درمانگر) و نه بیمار، هیچ یک نمیدانند که بیمار در معرض چه داروهایی قرار خواهد گرفت.
اولین آزمایش تصادفی کنترلشده کمی بعد از جنگ جهانی دوم انجام شد،، اما همین ۲۰ سال پیش بود که مطالعات «کور/ پوشیده» مطرح شد. به نظر اکثر محققان، به این دلیل که عوامل روانشناختی ممکن است پاسخ بیمار به درمان را تحت تأثیر قرار دهد، ماهیت درمانی که بیمار در معرض آن قرار میگیرد، باید برایش «پوشیده» بماند. وقتی بیمار و پزشک ، هر دو، از ماهیت درمان (که داروست یا دارونما) آگاه نباشند، این آزمایش «دو سر کور» خوانده میشود. اما وقتی پزشک از ماهیت درمان مطلع، و بیمار از آن بیخبر باشد، آزمایش «یک سر کور» نام دارد.
مشكلات این روش: با وجود این، رویکرد «تصادفی کنترلشده» و «دو سو کور» مشکلات خاص خود را دارد. اول این که پس از انتخاب تصادفی افراد برای قرار گرفتن در گروههای مختلف درمان، ممکن است برخی از آنان یکدیگر را ملاقات، و در مورد درمانشان با هم صحبت کنند. تعیین تصادفی گروههایی که افرادشان از پیش تعیین نشدهاند ( مثلاً مقایسهی دانشآموزان دو مدرسه یا ساکنان دو منطقهی جغرافیایی) ممکن است برای این آزمایش ترجیح داده شود.
دوم اینکه، روش «دو سو کور» ممکن است برای برخی از درمانها عملی نباشد. در جایی که پزشک و بیمار هیچکدام نمیتوانند قرص واقعی را از قرص شکری (دارونما) تشخیص دهند، هیچ معادل روشنی برای دارونماهای برخی از درمانها وجود ندارد.
سوم اینکه مشارکت فرد در ی تحقیق ممکن است رفتار او را تحت تأثیر قرار دهد. اینکه فرد مرتباً تحت نظارت و ارزیابی باشد، ممکن است اثر مثبتی بر رفتار او داشته باشد.
« تشویق خوب، بهترین شفادهنده است»
پیندار[۱۸]، ۵۰۰ سال قبل از میلاد
چهارم اینکه افرادی که میپذیرند که در آزمایش شركت كنند، ممكن است نمونهی بارزی از تمام افراد مبتلا به آن بیماری خاص نباشند. معیار ورود به یک آزمایش باید دقیق باشد تا مقایسهی بین گروهها با اطمینان انجام شود و بهترین فرصت برای نشان دادن فایدهی یک درمان بهوجود بیاید.
مشکل پنجم، تردید بیمار نسبت بهدرمان اصلی است که به دلیل امکان درمان با دارونماست. اگر به بیماران گفته شود که ممکن است با دارونما هم درمان شوند، در مواردی که درمان اصلی آثار فوری و مؤثری نداشته باشد، ممکن است بیماربه رها کردن آن تمایل پیدا کند…
ششم اینکه استفاده از درمان استاندارد (در مان با داروهای اصلی) در آزمایش ممکن است تصنعی باشد و ارتباط کمی با عملکرد بالینی داشته باشد. این امر ممکن است مانع از رویکردی شود که انعطافپذیرتر و بیمارمحورتر است. بنابراین چنین آزمایشی ممکن است آزمایش واقعی درمان مورد استفاده در تجارب بالینی نباشد و نیازهای بیمار ممکن است با مقتضیات تحقیق در تعارض قرار گیرد.
هفتم اینکه تفاوتهای فردی در واکنش به درمان، اغلب در تحلیلهایی که فقط واکنشهای گروه میانگین را در نظر میگیرند، نادیده گرفته میشود. بیمارانی که با درمان بدتر میشوند، ممکن است در گزارشها به اندازهی کافی مورد توجه قرار نگیرند، مگر اینکه به عارضهی جانبی مشخصی مبتلا شده باشند.
هشتم: ممکن است مشکلات اخلاقی در زمینههای مختلف بروز کند، به خصوص وقتی که پای درمان با دارونما به میان کشیده شده و بیمار یا پزشک اولویت مشخصی برای یک گزینهی درمانی نسبت به گزینههای دیگر قائل باشد.
و سرانجام نهم: ارزیابی اصلی پیامد[۱۹]، بر اساس مطالعه بالینی و آزمایشهای عینی، ممکن است منعکسکنندهی دیدگاه بیماران نسبت به آنچه تغییری مهم و سودمند ایجاد میکند، نباشد. بیماران ممکن است نسبت به کیفیت زندگی خود بیشتر نگران باشند، که این امر شاید با تغییر پارامترهای بیوشیمیایی یا سایر علائم بیماری ارتباط نزدیکی نداشته باشد. مشکل نهایی اینکه، دغدغهی حذف اثر دارونما هنگام ارزیابی درمان در مقایسه با یک دارونمای قابل قیاس، ممکن است به این معنی باشد که متغیرهای مهم روانشناختی نادیده گرفته شدهاند. خصوصیات درمانگر و نگرش بیمار نسبت به درمان از جمله مواردی است که به ندرت در یک زمینه پزشکی مورد بررسی قرار میگیرند و در عین حال ممکن است از عوامل مهم تعیینکننده موافقت بیمار با درمان و نگرش او نسبت به بیماری باشد.
«دارو کسی را درمان میکند که تقدیرش مرگ نیست»
ضرب المثل
خلاصه نظریهپذیرفتاری (پذیرش درمان) بر نتایج درمان تأثیرگذار میگذارد. جدول زمانی
خواص درمانی نسبت داده شده به انواع مواد تمام داروها تا دوران جدید، تاریخچهی دارونماست. اولین تحقیق در زمینهی دارونما آزمایشهای کنترل شده دارونما که مورد استفاده قرار گرفته است. ۸۰ درصد از پزشکان هنوز موافق استفاده از دارونما هستند. |
۱۵۰۰-۱۹۰۰ پیش از قرن بیستم دهه ۱۹۵۰ دهه ۱۹۶۰ دهه ۱۹۸۰ |
——————————————————-
[۱] Placebo پلاسیبو یا استفاده از دارونما روشدرمانی صوری و تلقینی است که میتواند با فریب دادن بیمار، اثر مثبتی در روند بهبودی وی داشته باشد. اثر درمانی حاصل از به کار بستن چنین روشهایی را اثر پلاسیبو مینامند. در روند استفاده از دارونماها، قرصی به بیمار داده میشود که هیچ اثری ندارد، اما به او گفته میشود که با خوردن آن بهبود مییابد. تجربیات پزشکان نشان داده است که این پدیدهی روانی تأثیر بسیار زیادی در بهبود بسیاری از بیماران دارد- م
[۲] Mind over matter منظور از اثر ذهن و روان بر ماده این است که ذهن انسان چگونه بر روی جهان مادی اطراف تأثیر میگذارد-م
[۳] Theophrastus از شاگردان افلاطون و ارسطو- م
[۴] Henry Beecher
[۵] Oliver Sacks
[۶] Operant conditioning شرطیشدن فعال (نامهای دیگر: شرطیشدن کنشگر، شرطیشدن ابزاری، شرطیشدن نوع II، آزمون و خطا) نوعی یادگیری همخوان یا تداعی است. در شرطیشدن فعال، جانور یاد میگیرد که بین یکی از رفتارهای خود، با یک پاداش یا تنبیه، ارتباط برقرار کند- م
[۷] Classical conditioning شرطیشدن کلاسیک (نامهای دیگر: شرطیشدن واکنشی، شرطیشدن نوع I) یک نوع یادگیری همخوان یا تداعی است. در شرطیشدن کلاسیک جانور یاد میگیرد که بین یک محرک بیاثر، با یک پاداش یا تنبیه، ارتباط برقرار کند.
[۸] , transference انتقال یا تَرا-فِکَنی در روانکاوی به حالتی اشاره دارد که شخصی، به طور ناخودآگاه، فرد دیگری را (معمولً روانکاو خود را) آماج احساسات، آرزوها، و تجربیات قدیمیاش قرار دهد- م
[۹] role demands
[۱۰] Misattribution در این حالت اطلاعات بهدرستی یادآوری میشوند، اما به زمان، مكان یا شخصی اشتباه منسوب میگردند. مثلاً: خواهر شما ماجرای جالبی را برای شما تعریف میكند و پس از چند روز شما در حضور همكار خود بخشی از آن را بازگو میكنید، به تصور اینكه همكارتان آن ماجرا را برای شما تعریف كرده بوده است- م
[۱۱] cognitive dissonance ناهماهنگی شناختی در دانش روانشناسی. نوعی استرس ذهنی یا ناهنجاری و احساس ناخوشآیند است که بر اثر شرایطی چون ایجاد (و القای) همزمان دو یا چند دیدگاه، عقیده، ارزش یا اندیشهی ناهمساز در یک فرد بهوجود میآید- م
[۱۲] control theory نظریهی کنترل یا نظریهی انتخاب؛ نظریهی ویلیام گلاسر رواندرمانگر مشهور. در این نگرش جدید، منشأ رفتارها و احساسات و انگیزههای انسانها، رویدادهایی درونی در نظر گرفته میشود نه عوامل بیرونی. بر خلاف مازلو که معتقد است نیازها «سلسله مراتب» دارند و تا یکی از آنها اشباع نشود، نیاز بعدی در وجود ما سر بر نمیدارد، گلاسر معتقد است که اولویت نیازها برای هر کسی متفاوت است و این نیازها و اولویتهایشان است که ریشه انتخابهای مهم زندگی ما را شکل میدهند- م
[۱۳] expectancy effects دگرگونی نتایج آزمایش؛ تحت تأثیر انتظاراتی که آزمایشگر (خودآگاه یا ناخودآگاه) در آن بهوجود میآورد. مثلاً از طریق ابراز رضایت، وقتی عملی به شکلی معین انجام میشود یا نشان دادن ظاهر ناراحت وقتی کار بهگونهای دیگر صورت میگیرد- م
[۱۴] endorphin release اندورفین هورمون کاهندهی طبیعی درد و محرک احساس خوشی است. عواملی که موجب افزایش اندورفین میشود عبارتند از: ورزش، ارتباط مطلوب با مردم، نوازش و ماساژ پوست، روزهداری، خنده، تنفس در هوای پاک، گل و بوهای خوشایند، طب سوزنی- م
[۱۵] Oscar Wilde
[۱۶] Randomized control trails نوعی آزمایش علمی است که در کارآزماییهای بالینی بهترین نوع به شمار میرود. در آزمایش تصادفی کنترلشده، شرکت کنندگان به صورت تصادفی به حداقل دو گروه تقسیم میشوند: گروه اول که تحت درمان قرار میگیرند و گروه دوم، گروه کنترل، که برای مقایسه به کار میروند. هر یک از شرکتکنندگان باید وظیفهی خود را تا حد معینی کامل کنند. پس از اتمام آزمایش، برخی از نتایج دو گروه با هم مقایسه میشوند تا روابط علت و معلولی بین درمان و پاسخ به درمان ارزیابی شود- م
[۱۷] Double-blind آزمایشهایی که به نحوی برنامهریزی می شوند که نه افراد مورد مطالعه و نه مشاهدهگرها (پژوهشگران) نميدانند چه كسي در چه گروهي قرار دارد- م
[۱۸] Pindar
[۱۹] Main outcome measure
———————————-
برای مشاهده قسمت های قبلی این مقاله به لینک های زیر مراجعه نمایید:
برای مطالعه مطالب مشابه عضو کانال اخبار آموزشی مترجمان کانون شوید:
https://t.me/MotarjemaneGhalamchi
———————————-
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.