یکی از ارکان مهم علم تاریخ زمان است.
بررسی یک رویداد بدون توجه به زمان وقوع آن، منجر به درکی نادرست یا ناقص از آن پدیده خواهد شد.
زمان یکی از اصول اساسی علم تاریخ است.
توجه به زمان تنها مختص مورخان نیست بلکه انسان از آغاز زندگی در کرهی زمین با این پدیده و سنجش آن مواجه شده است.
از نظرگاه علم فیزیک، زمان عبارتست از آن کمیت فیزیکی که با ساعت اندازهگیری میشود.
برخی از دانشمندان معتقدند زمان محیطی است عمومی که همهی وقایع در آن به توالی یا ظاهراً به توالی رخ میدهد و بوسیلهی تغییر است که ما بر زمان آگاهی داریم و آن را اندازه میگیریم و به تعبیر دیگر زمان چیزی است که بدون کمترین تاملی صحیح و واقعی فرض میکنیم زیرا گذشت آن را تجربه میکنیم و برای ما زمان همواره حرکتی رو به آینده دارد.
اندازهگیری زمان یکی از دستاوردهای تمدن بشری محسوب میشود. «مارتین نیلسون» مورخ سوئدی میگوید: «مهمترین عمل هوشمندانه در تاریخ، زمانشماری است.»
مورخان برای بررسی دقیقتر این رویدادهای تاریخی، به طور اعتباری به تقسیمبندیهایی از زمان گذشته دست زدهاند، مانند قرن، دوره، هزاره و … به عنوان مثال میتوان از تقسیمبندی گذشته بشر به دورهی پیش از تاریخ (دورهی ماقبل اختراع خط) و دورهی تاریخی (دوران اختراع خط) یاد کرد.
اولین توجه انسانهای اولیه به زمان، گردش شبانهروز بود.
خداوند در آیهی ۱۲ سوره اسرا میفرماید:و شب و روز را دو نشانه قراردادیم، نشانهی شب را تیرهگون و نشانهی روز را روشنی بخش گرداندیم تا در آن فضلی از پروردگارتان بجویید و تا شمارهی سالها و حسابها (عمرها و رویدادها) را بدانید و هر چیزی را به روشنی باز نمودیم.
بهجز گردش شبانهروز و گردش ماه، انسانهای اولیه متوجه تکرار منظم بعضی از امور طبیعی از جمله تغییرات فصلی، مانند فصل شکوفه و بهار، فصل رسیدن میوهها، موسم برگریزان، فصل سرما و یخبندان و … شدند این موارد نیز از نشانههای توجه انسان به عامل زمان بود.
برخی از دانشمندان معتقدند تقویم و گاهشماری از زمانی آغاز گشت که انسان، کشاورزی را به عنوان شیوهی اصلی معیشت خود برگزید و در یک مکان ساکن شد و براساس تجربه متوجه تکرار زمان بذرافشانی و زمان برداشت محصولات کشاورزی شد.
محاسبه و اندازهگیری زمان آبیاری، ضرورت توجه دقیقتر به زمان و ساختن وسیلهای برای اندازهگیری آن را جدیتر کرد. بنابراین دستگاه اندازهگیری زمان (تقویم) ساخته شد و طی قرون متمادی با گسترش علم نجوم و ریاضیات کاملتر شد.
شاید به همین دلیل بود که نخستین نظامهای گاهشماری در اولین کانونهای کشاورزی یعنی مصر و بابل بنیانگذاری شد.
تقویم در تعریفی کلی، نظامی است که انسان برای محاسبه و اندازهگیری زمان طولانی و به خصوص سال و ماه اختراع کرده است.
در اصطلاح نجومی تقویم عبارت است از مجموعهای از اصول و قوانین که برای تقسیم و تنظیم زمان، به سال، ماه، هفته و روز که براساس گردش زمین به دور خورشید و گردش ماه به دور زمین و گردش زمین به دور خود تنظیم و تدوین شده است.
بنابراین کاربرد مهم تقویم محاسبه و اندازهگیری دقیق زمان است. برای اندازهگیری زمان درهر تقویم باید مبدایی انتخاب شود.
برخی از محققان از این مبدا به عنوان مبدا ارضی (زمینی) نام بردهاند.
حکومتها در قدیم به منظور انجام پارهای از امور نظیر جلوس و تاجگذاری، جنگ و یا صلح، عقد قراردادهای مهم و مانند اینها و مردم عادی نیز به منظور انجام برخی از امور مدنی و اجتماعی و … به زمان خوب، میمون و مبارک (سعد) و زمان بد، نامبارک (نحس) اعتقاد داشتند.
منجمان اولیه که درواقع طالعبین هم محسوب میشدند،معتقدند بودند بین این زمانها و حرکت کواکب و سیارات ارتباط برقرار است و در واقع بین سرنوشت انسانها و حرکت سیارات و طلوع و غروب آنها نوعی پیوند وجود دارد. منجمان قدیم سیارههای «زحل» و «مریخ» را نحسین یا دو نحس میخواندند و سیارههای مشتری و زهره را سعدین یا دو سعد مینامیدند.
منجمان در دربار پادشاهان از اهمیت زیادی برخوردار بودند.
بابلیها که از پیشگامان علمگاهشماری و نجوم بودند، تقویمی درست کردند که بعدها مصریان و هخامنشیان تقویم خود را براساس آن ترتیب دادند.
در گاهشماری بابلیان، مبدا شمارش سالها، جلوس پادشاهان بود، به گونهای که با جلوس هر پادشاه، مبدایی نو به وجود میآمد. سال به ۱۲ ماه ۳۰ یا ۲۹ روز بود که روز اول نیسانو (نوروز) بود و ماه دوازدهم ادارو نام داشت. برای تعدیل و از بین بردن اختلاف طول از سالهای خورشیدی و قمری هرسه سال یکبار ماه سیزدهمی به سال میافزودند و آن را در بابل اداروی دوم مینامیدند.
یکی دیگر از تقویمهای کهن،تقویم رومی است. دراین تقویم هر سال دارای ۱۰ ماه بود و هرماه به نام یکی از پهلوانان و خدایان اساطیری رومی نامگذاری میشد. بعدها دوماه دیگر به آن ۱۰ ماه اضافه شد.
به فرمان سزار یک منجم مصری به نام سوسینگس در سال ۴۶ ق.م تغییراتی براساس تقویم مصری در این تقویم بهوجود آورد.
تقویم رایج بیشتر کشورهای اسلامی تقویم هجری قمری است. این تقویم به کلی قمری است. مبدا این تقویم اول محرم سالی است که پیامبر از مکه به مدینه هجرت فرموده است. (برابر با جمعه ۱۶ ژوییهی سال ۶۲۲ میلادی است.)
تقویم هجری قمری مبتنی بر دورهی حرکت ماه به دور زمین است. سال قمری ۱۲ ماه دارد که به تناوب ۳۰ و ۲۹ روزه است. سال قمری ۳۵۴ شبانهروز و در سالهای کبیسه ۳۵۵ شبانهروز است. با گسترش اسلام این تقویم به عنوان تقویم دینی مسلمانان در بسیاری از سرزمینهای اسلامی به ویژه ایران رواج یافت.
خداوند در آیهی ۳۵ سورهی توبه میفرماید: ان عدهالشهور عندالله اثناعشر و … به درستی که شمار ماهها نزد خدا دوازده ماه است.
به سال ۳۶۶ شبانهروزی سال کبیسه گویند. از آنجا که مدت زمان حرکت انتقالی زمین به دور خورشید ۳۶۵ شبانهروز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه و ۸ صدم ثانیه است برای تطبیق سال حقیقی با سال تقویمی با احتساب خردهساعتهای اضافه بر ۳۶۵ شبانهروز ۳ سال متوالی را ۳۶۵ شبانهروز و سال چهارم را ۳۶۶ شبانهروز حساب میکنند.
پیشینهی تقویم و گاهشماری در ایران به قبل از دورهی هخامنشیان بازمیگردد. در دورهی هخامنشیان باز میگردد. در دورهی هخامنشیان گاهشماری شمسی قمری بابلی رایج بود.
از ویژگیهای این تقویم این بود که آغاز سال با آغاز پاییز یکی بود و اولین ماه سال با جشنهایی همزمان میشد. مبدا این تقویم آغاز سلطنت هرشاه بود و روزهای هرماه را شمارش میکردند. در این تقویم سال به چهار فصل تقسیم میشد.
در اوایل حکومت داریوش یکم این نوع گاه شماری منسوخ و گاهشماری اوستایی به جای آن رایج شد. سال در تقویم اوستایی ۳۶۵ روز بود. هرسال به ۱۲ ماه ۳۰ شبانهروزی و ۵ شبانهروز که به عنوان پنجه به آخرسال اضافه میکردند، تقسیم میشدند.
در تقویم اوستایی نام روزها و ماهها مربوط به خدا و ایزدان زردشتی است. اسامی ماههای تقویم رسمی رایج در کشور ما برگرفته از تقویم اوستایی است.
در دورهی اشکانیان روز و ماه تقویم اوستایی بهکار میرفت. اما سال را براساس مبدا خودشان یعنی تاسیس حکومت اشکانیان شمارش میکردند.
در دورهی ساسانیان گاهشماری اوستایی با تفاوتهایی رایج بود. مبدا این تقویم در دورهی ساسانیان آغاز پادشاهی و جلوس هرپادشاه برتخت بود.
بعد از ورود اسلام به ایران، دیگر اجرای کبیسه جهت تطبیق سال حقیقی با سال تقویمی صورت نگرفت و تقویم هجری قمری رایج شد.
تقویم هجری قمری مبتنی بر فصول طبیعی سال نبود و چندان با روند زندگی کشاورزی ایرانیان مطابقت نمی کرد. از سویی به علت عدم اجرای کبیسه در تقویم یزدگردی، نوروز از نقطه اعتدال بهاری خارج شده بود و کارگزاران مالیاتی برای دریافت مالیاتها و مردم جهت زمان پرداخت آن دچار زحمات فراوان شدند.
در دوران حاکمیت امپراتوری سلجوقیان به علت وسعت قلمرو، حاکمیت امنیت و سازمان اداری منظم و پیشرفته جهت رفع این مشکل چاره جویی شد بطوریکه در عهد جلال الدین ملکشاه سلجوقی و وزیر دانشمند و کاردان او خواجه نظام الملک، مجمعی از منجمان از سال ۴۶۷ ه.ق به امر ملکشاه مامور اصلاح تقویم شدند.
منجمانی چون، خواجه عبدالرحمان خازنی، میمونبن نجیبواسطی، ابوالمظفر اسفزاری در اصلاح تقویم با خیام همکاری داشتهاند.
پس از چهارسال تلاش منجمانی به رهبری عمر خیام متوجه شدند که تقویم یزدگردی هیجده روز از اول فروردین حقیقی جلو افتاده است، بنابراین آنرا کبیسه کردند. مهمترین ویژگی این تقویم این است که نخستین کبیسه به هنگام رسمیت بخشیدن این تقویم اعمال شد.
تقویم شمسی رایج در ایران براساس تقویم جلالی است که یکی از دقیقترین تقویمهای جهان است.
با چیرگی مغول بر ایران نوعی گاهشماری به نام تقویم دوازدهحیوانی در ایران رایج شد.
تقویم هجری قمری به عنوان تقویم دینی پابهپای این فراز و نشیبها در ایران کاربرد داشته و دارد. بسیاری از متون تاریخی و اسناد این دوره با تقویم دوازده حیوانی و تقویم هجری قمری به صورت توامان تاریخگذاری شده است.
تقویم رسمی ایران هجری شمسی برپایهی تقویم جلالی است که به موجب قانون تاریخ ۱۱ فروردین ماه ۱۳۰۴ هجری شمسی رسمیت یافت این قانون پس از پیروزی انقلاب نیز تثبیت شد. برطبق این قانون مبداً این تقویم هجرت پیامبر از مکه به مدینه است و اسامی ماهها برگرفته از ماههای ایرانی و اوستایی است.
کتاب فردیناندو وستنفلد و ادوارد ماهلر؛ تقویم تطبیقی هزار و پانصد سالهی هجری قمری و میلادی بامقدمه و تجدیدنظر از دکتر حکیمالدین قریشی میباشد.
در صورتیکه تاریخ مورد نظر شمسی بین اول فروردین و ۱۱ دی باشد سال شمسی را با عدد ۶۲۱ جمع میکنیم. عدد بهدست آمده سال میلادی است.
در صورتی که تاریخ مورد نظر شمسی بین ۱۱ دی و ۲۹ یا ۳۰ اسفند بود سال ۶۲۲ را با سال شمسی جمع میکنیم. عدد بهدست آمده سال میلادی است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.