حتماً در فصل بهار هنگام عبور از برخی اتوبان های کشور مثلاً تهران – قزوین دیده اید که تعداد زیادی از افراد در دشت های این مسیر پراکنده اند، شاید در نگاه اول منظره زیبایی از یک گردش دسته جمعی به نظر آید اما وقتی دقیق شوید متوجه می شوید که تمام آنها مشغول کندن گیاهانی از دل خاک هستند.
به مرور که جمعیت بیشتر می شود این سوال پیش می آید که مگر میزان حجم گیاهان در دشت های کشور چقدر است که تاب و تحمل این خیل جمعیت و حجم برداشت را داشته باشد.
با شروع فصل بهار گیاهانی مانند کنگر، ریواس، پونه، کرفس کوهی و حتی برخی گلهای خودرو مانند لاله وحشی سر از خاک بیورن میآورند اما هنوز فرصت نفس کشیدن و شاخ و بال زدن نیافته اسیر دست انسانها شده و از ریشه جدا میشوند، این کار در واقع فرصت گلدهی و گرده افشانی را از آنها گرفته و این مساله به مرور انقراض این گونهها را به همراه خواهد داشت.
علی جهانی عضو هیات علمی دانشکده محیط زیست با بیان اینکه برداشت گیاهان در فصل بهار به دو صورت انجام می شود، به خبرنگار ایرنا گفت: یکی به صورت قانونی یعنی با اخذ مجوزهای مربوطه از ادارات منابع طبیعی استانها است که بر اساس آن بهره برداران محلی وارد عرصههای منابع طبیعی میشوند و شروع به بهره برداری از گیاهان مختلف دارویی یا گلهای مختلف میکنند.
وی افزود: روش دوم بهره برداری از گیاهانی است که توسط افراد محلی صورت میگیرد که مجوزی هم ندارند، معمولاً زمانی که با مجوز و از طریق قانونی این کار صورت میگیرد برای این کار ظرفیت مشخصی تعیین می شود، اینکه چه مقدار از گیاه برداشت شود و چه گیاهانی میتوانند برداشت شوند. معمولاً روشهای بهره برداری از این گیاهان نیز مشخص است، چرا که روش بهره برداری هم میتواند بر روی آینده این گیاهان تاثیر بگذارد اینکه امکان بازپروری و جوانه زنی دوباره دارد یا ندارد.
عضو هیات علمی دانشکده محیط زیست ادامه داد: زمانی که این برداشتها به صورت غیر قانونی یا توسط مردم محلی صورت میگیرد، دیگر مشخص نیست که چه گیاهانی برداشت میکنند. برخی گیاهان به دلیل ارزش قیمتی بالایی که دارند سالیان سال حجم زیادی از آنها برداشت شده، از این رو به شدت در معرض خطر انقراض قرار گرفتهاند و ممکن است نسل آنها از بین برود.
جهانی تاکید کرد: به همین دلیل معمولاً در این فصل نظارت ادارات کل منابع طبیعی استانها هم از طریق یگان حفاظت جنگلها و مراتع بیشتر می شود و تا جایی که امکان دارد بهره برداری را تحت کنترل درمی آورند.
*** ورود بیش از حد دام به مراتع / تغییر نوع دام بعد از اخذ مجوز
وی درباره تنوع گیاهی در کشور گفت: تنوع گونههای گیاهی ما به لحاظ گیاهان مرتعی بسیار بالاست یعنی چندین هزار گونه داریم. وقتی صحبت از گیاهان میکنیم این تنوع خیلی بالا است، این تنوع به لحاظ گونههای درختی و درختچهای محدودتر است. برای مثال در شمال کشور نزدیک به ۱۲۰ گونه درختی داریم که اینها هم برای خود محصولاتی دارند که از آنها برداشت می شود اعم از میوه یا برگ یا بخشهای دیگر که مورد بهره برداری قرار میگیرند.
عضو هیات علمی دانشکده محیط زیست افزود: اما یک بخش دیگر مربوط به دامداری است که عمدتاً بر روی گونههایی که مصرف خوراکی برای دام دارند متمرکزند، یعنی دام بیشتر از این گیاهان تغذیه میکند و ارزش غذایی آن برای دام زیاد است، اینها گیاهانی هستند که عمدتاً در مراتعی که تحت اجاره دامدار است رشد میکنند.
جهانی ادامه داد: بزرگترین چالش این بخش این است که دامداران بیشتر از ظرفیت مجاز دام وارد مراتع میکنند، البته باید بهره برداری از این گیاهان صورت گیرد اما دام هم باید به تعداد مشخص مجوز بگیرد و وارد مراتع شود ولی سالهاست که شاهد ورود حجم زیادی دام که به دور از توان اکولوژیک مراتع است، هستیم. در واقع چندین برابر توان مراتع دام وارد آنها می شود.
عضو هیات علمی دانشکده محیط زیست گفت: یا اینکه دامدار بعد از گرفتن مجوز برای ورود به مراتع نوع دام را عوض میکند، مثلاً از دام سبک به دام سنگین تغییر میدهد، همین باعث می شود تا آسیب چندین برابری به محیط وارد شود از این رو یک نظارت و کنترل دو چندان میخواهد که ظرفیت برد مراتع تعیین شود. اینکه چه مقدار دام اجازه ورود دارد و متناسب با توان آن مرتع نوع دام مشخص شود، در غیر این صورت نتیجه آن از بین رفتن پوشش گیاهی و فرسایش است که با کوچکترین بارندگی روانابها و سیلاب ایجاد می شود.
*** نابودی پوشش گیاهی برابر با بروز سیلاب
وی افزود: فرسایش علاوه بر اینکه خاک را از دسترس خارج میکند به مرور با یک زمین سنگلاخی مواجه میشویم که هیچ قابلیتی برای رشد گیاه ندارد، همچنین باعث ایجاد روان آبها در پایین دست نیز می شود و خسارات زیادی وارد میکند مانند اتفاقی که در سیلهای اخیر در کشور رخ داد.
جهانی تاکید کرد: نقطه شروع سیل از ارتفاعات است، در واقع جایی که بارندگی بیشتری دارد و آنجا جایی است که دامدارهای زیادی هم وارد آن میشوند، یعنی برای فصل گرم دامها را به ارتفاعات میبرند که دراین حالت اگر بیشتر از ظرفیت مراتع چرا در آن منطقه صورت گیرد پوشش سطح خاک از بین میرود و نقطه شروع سیل می شود که وقوع باران حجم آب زیاد و زیادتر می شود و با جاری شدن در پایین دست به معضل تبدیل می شود.
وی ادامه داد: از آنجا که شهرها، روستاها و اراضی کشاورزی در پایین دست قرار دارند، با از بین رفتن پوشش گیاهی حجم زیادی گل و لای به پایین دست سرازیر می شود و خسارات زیادی به شهرها، روستا و مزارع وارد میکند.
عضو هیات علمی دانشکده محیط زیست درباره میزان فرسایش خاک در کشور گفت: آمار و ارقام مشخصی از میزان فرسایش در کشور نداریم، آمارهایی که داده می شود معمولاً به صورت منطقهای است، مثلاً منطقهای داریم که سالانه یک سانتیمتر و منطقهای دیگر تا دهها سانتیمتر فرسایش دارد.
وی تاکید کرد: در واقع یک ارتباط بسیار قوی بین پوشش گیاهی و شدت فرسایش خاک وجود دارد. یعنی هر قدر که تراکم پوشش گیاهی در منطقهای بیشتر باشد، معمولاً شدت فرسایش کمتر است و برعکس آنهم صدق میکند.
*** ارتباط پوشش گیاهی و رسوب گذاری سدها
جهانی گفت: این رسوبات علاوه بر اینکه بر شهرها، روستاها و مزارع آسیب وارد میکند و محصولات را از بین میبرد، پشت سدها نیز جمع شده و عمر سدها را به شدت کوتاه میکند.
وی افزود: سدی که میلیاردها دلار برای احداث آن هزینه شده و مثلاً باید ۳۰ سال عمر مفید داشته باشد، ورود سیلاب و گل ولای باعث می شود مخزن سد از رسوبات انباشته شود و همین مساله عمر سد را به شدت کوتاه میکند، اگر هم لایروبی کنند اما آن سد بعد از یک مدت قدرت لایروبی آن نیز از بین میرود و باید تخریب شود.
جهانی گفت: یکی از مشکلاتی که در سیلابهای اخیر داشتیم همین مساله بود رسوباتی که از بسیاری از مراتع بالادست جریان یافت و در پشت سدها انباشته شد باعث شد حداقل دهها سال از عمر سدهای پایین دست کم شود و این یک هزینه دو چندان است.
*** تعیین توان اکولوژیک پوشش گیاهی کشور الزامی است
وی افزود: علاوه بر نوع خاک، ارتفاع از سطح دریا، شیب زمین و میزان بارندگی بر فرسایش اثر میگذارد به همین دلیل میگویند اگر میخواهیم از پوشش گیاهی بهره برداری کنیم نوع خاک و وضعیت اکولوژیک آن منطقه در میزان بهره برداری موثر است.
جهانی گفت: به عنوان مثال منطقهای که شیب کمتری دارد، بارندگی آن ملایمتر است و خاک مقاومتری دارد، میتوانیم پوشش گیاهی بیشتری برداشت کنیم اما یک منطقه برعکس آن است که در این صورت حجم برداشت باید به شدت کاهش یابد، اینکه ما ظرفیت بهره برداری را بر اساس توان پوشش گیاهی یک منطقه تعیین کنیم مساله بسیار مهمی است و متاسفانه در کشور ما هنوز آن بررسی جامع انجام نشده است.
عضو هیات علمی دانشکده محیط زیست افزود: یعنی در بسیاری از مناطق مشخص نکردهایم که زمین یک منطقه چقدر استعداد دارد یا توان اکولوژیک آن برای میزان بهره برداری از پوشش گیاهی آن چقدر است که انجام آن الزامی است.
*** گونههای در خطر انقراض
وی درباره تعداد گیاهان در معرض خطر انقراض گفت: تقریباً برخی گونهها مانند باریجه که جزو گیاهان مرتعی است، بسیار در معرض خطر انقراض است چون در این سالها از آن برداشت بی رویه صورت گرفته است، یا از گونههای درختی مانند سرخدار، گیلاس وحشی، سفید پلت و ارس روبه انقراض هستند.
جهانی درباره اهمیت درخت ارس توضیح داد: درخت ارس که فقط در ارتفاعات رشد میکند یعنی جایی که مکان شروع سیلاب است که به علت بهره برداری بی رویه به عنوان چوب سوخت در حال از بین رفتن است در حالی که این درخت در ارتفاعات میتواند حجم بسیار زیادی از آب را داخل زمین نفوذ دهد و مانع بروز سیلاب شود، عمر خیلی زیادی هم دارد مثلاً یک درخت ارس قطور ممکن است نزدیک به هزار سال عمر داشته باشد حال اگر این درخت را برای چوب آن بسوزانیم؛ نهایت استفاده نادرست است.
وی تاکید کرد: سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری قطع درختانی مانند سرخدار، ارس، گیلاس وحشی و لیلکی را کاملاً ممنوع کرده است اما متاسفانه افراد محلی از این درختان به عنوان چوب سوخت استفاده میکنند و بخش زیادی هم به عنوان گونههایی که ارزش چوبی بالایی دارند برای صنایع به صورت قاچاق و بدون مجوز قطع میشوند.
*** برداشت گیاهان با توجه به شرایط جغرافیایی منطقه
جهانی درباره نحوه برداشت گونههای گیاهی در نقاط مختلف گفت: هر استانی به لحاظ اکولوژیک شرایط خاص خودش را دارد و همین وضعیت مشخص میکند مثلاً امسال چه گونههایی اجازه بهره برداری دارند، اگر این نظارت توسط منابع طبیعی استانها صورت گیرد و یگان حفاظت آنها موفق عمل کند و ظرفیت بهره برداری از مناطق را هم به لحاظ توان کارشناسی ارزیابی کنند، در این شرایط بهره برداری پایدار می شود و بقای آن گونه در طبیعت تضمین می شود در غیر این صورت در یک سال ممکن است دام یا انسان کل پوشش گیاهی یک منطقه را از بین ببرد و دیگر گیاهی برای زادآوری باقی نماند.
به گفته وی در این شرایط خاک هم شسته و سنگ می شود و در این شرایط منطقه کاملاً عاری از هر گونه فعالیت زیستی خواهد شد.
*** نابودی گیاهان برابر با نابودی حیات وحش
جهانی گفت: وقتی گیاهان یک منطقه به لحاظ تراکم تعدادشان کم می شود بسیاری از فعالیتهای انسانی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد مانند صنعت زنبور داری. این صنعت میتواند به گرده افشانی گیاه کمک کند اما اگر تراکم را از دست بدهیم این فعالیت در منطقه دچار چالش می شود.
وی افزود: علاوه بر این، جمعیت حشراتی که از این گیاهان تغذیه میکنند نیز به شدت کاهش مییابد و به دنبال آن جمعیت پرندگانی که از آنها تغذیه میکنند کم می شود، علاوه بر این گونههای حیات وحش مهمی نیز داریم که وابسته به این گیاهان هستند چون گیاهان زیستگاه را تشکیل میدهند وقتی زیستگاه باشد بسیاری از جوندگان مانند موشها که زیر بوتهها زندگی میکنند توسط انواع گربه سانان مورد تغذیه قرار میگیرند.
وی ادامه داد: اما به محض اینکه بهره برداری از گیاهان بیش از حد صورت گیرد و از بین بروند، در کنار آن جوندگان کم میشوند، خزندگان کاهش مییابند و گونههای شکارچی مانند انواع گربه سانان نیز کم میشوند و به همین ترتیب گونهها شروع به انقراض میکنند.
جهانی گفت: انواع سم داران مانند کل و بز، قوچ و میش و آهو را داریم که غذای اصلی گربه سانان هستند و از گیاهان تغذیه میکنند. این مساله موجب مهاجرت حیوانات می شود چون دیگر غذا پیدا نمیکنند از این رو به شهرها و روستاها نزدیک میشوند که موجب تعارض با انسان می شود.
*** مافیای گیاهان وحشی آنها را نابود میکند
همچنین محمد درویش عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور گفت: برداشت گیاهان از مراتع میتواند به پوشش گیاهی یک منطقه به شدت آسیب وارد کند، همچنین فرسایش خاک را شدید کند، خسارتهای ناشی از بارندگیها را افزایش دهد، محیطی ناامن برای پرندگان ایجاد و آنها را از منطقه دور کند، تنوع زیستی را به مخاطره اندازد و امکان گرده افشانی و زادآوری طبیعی را به شکل زیادی کاهش دهد.
وی افزود: متقاضیان این امر تا آنجا که امکان دارد تلاش کنند تا فضای سبز و پوششهای گیاهی را تماشا کنند نه برداشت، یا حداقل اجازه دهند گیاه به گل دهی و بذر دهی برسد بعد از اینکه زمان گلدهی و بذردهی گذشت آنرا برداشت کنند چون در غیر این صورت نسل گیاه از بین میرود.
این فعال محیط زیست به تجربه موفقی در این زمینه اشاره کرد و گفت: تجربه مثبتی در پشندگان واقع در استان اصفهان در منطقه فریدونشهر داریم، مردم آن منطقه کرفس کوهی آنجا را به وفور برداشت میکردند که این مساله موجب شده بود که نسل این گیاه با انقراض مواجه شود، از این رو با اهالی آن منطقه صحبت کردیم که حداقل اجازه دهند گیاه گل بدهد و بذرهایشان به زمین بریزد تا امکان زادآوری آن سلب نشود و بعد برداشت کنند که با این کار هم درآمد بیشتری خواهند داشت هم پوشش گیاهی منطقه حفظ خواهد شد و هم اینکه فرسایش خاک کمتر می شود.
وی تاکید کرد: باید با کارهای آموزشی مانع این کار شویم، همچنین مقررات سختگیرانه باید در کنار کارهای آموزشی وجود داشته باشد اما باید بتوانیم با تقویت تشکلهای مردم نهاد درحوزه محیط زیست و نظارت خود مردم با ایجاد انگیزه این نگاه را تقویت کنیم کاری که در پشندگان انجام دادیم و موفق نیز بوده است.
درویش گفت: معمولاً گیاهانی مانند کرفس کوهی، اسطخودوس، پونه، کنگر، ریواس و به طور کلی گیاهان دارویی و گلهایی زیبا مانند شقایق را برداشت میکنند و میفروشند، مساله این است که مردم نیز به راحتی می خرند، حال اگر مردم حواسشان باشد و نخرند تا حدودی این مساله کنترل می شود.
وی تاکید کرد: در واقع نمیگوییم که برداشت نکنند بلکه حرف بر سر زمان، میزان و نحوه برداشت است، اینکه ریشهها را در نیاورند و بعد از اینکه به بذردهی و گل رسید برداشت کنند.
درویش گفت: در واقع این کار قانون مخصوص به خود را دارد اما متاسفانه مافیای قدرتمندی در برخی استانها فعال هستند که با وانت وارد منطقه شده و گیاهان را در حجم بسیار زیاد برداشت میکنند و به میادین میبرند.
وی تاکید کرد: در واقع طبق قانون این گیاهان به هیچ عنوان نباید برداشت شوند و بخشی از نظارت بر آن برعهده سازمان محیط زیست است اما بخش عمده آن بر عهده سازمان جنگلها مراتع و آبخیزداری است که باید با قوت عمل کنند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.