چند روزی بود که بهار مهمان خانهها و از همه مهمتر مدرسهی ما شده بود. هوای عالی بههمراه زیباییِ درختان و گلهایی که با دستان خودمان کاشته بودیم، رنگوبوی دیگری به حیاط مدرسه داده بود. از تعطیلات طلاییِ نوروز که برگشته بودیم انگار دلمان نمیخواست داخل کلاس بمانیم. آن روز قرار بود گزارش درسهایی را که در عید مرور کرده بودیم، به آقا معلم بدهیم.
– آقا اجازه؟ میشود کلاس امروز را در حیاط برگزار کنیم؟
– فکر خوبی است. بچهها شما هم موافقید؟
بلهی بلند و کشداری گفتیم و به حیاط رفتیم. وقتی همه در حیاط نشستیم، آقا معلم گفت:
– یک سال با جان و دل مراقب محیطزیست بودید. حیاط مدرسه را در تمیزترین حالت ممکن نگهداری کردید. به فکر آب و دانهی پرندگان بودید. روز درختکاری را ارج نهادید و با دستان خودتان عیدیِ زمین را دادید و گل و درخت کاشتید. حالا که هوا دلپذیر و طبیعت زیبا شده است، حقتان است که گاهی آموزش را در دل طبیعت تجربه کنید. این آموزش برایتان رنگ دیگری خواهد داشت. اکسیژن این هوا، کارایی مغزتان را زیاد میکند و این همه زیبایی به شما انرژی مثبت میدهد.
ایدهی خیلی خوبی بود. برگزارکردن کلاس درس در فضای باز هدیهای است که این روزها طبیعت به ما دانشآموزان میدهد. ای کاش ما هم بتوانیم از این فرصت استفاده کنیم و بهتر درس بخوانیم و بیشتر تلاش کنیم. امتحانات نزدیک است و برایمان بسیار مهم است که از هر فرصتی و هر فضایی برای مرور و حل مسئله استفاده کنیم. حالا که حیاط مدرسه اینقدر انرژیبخش است، چراکه نه؟
شما هم در مدرسهی خود آموزش در فضای باز را تجربه کنید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.