اگر ایدهپردازی را یکی از مهمترین عوامل پیشرفت بدانید، حتماً به نقش الهامبخش آن در پیشبرد فعالیتها اذعان خواهید داشت. ایدهها کوچکترین واحد سازندهی اهداف هستند. ذهنهایی که دریچههایی باز به سوی ایدهپردازی دارند، همواره عرصهای برای رشد ایدههای خلاقانه خواهند بود؛ اما وفور این ایدهها گاهی زمینهساز سردرگمی افراد میشود. گاهی ایدهها عملکردی واگرا دارند و بهجای همسوکردن اهداف شما در مسیر موفقیت، به عاملی برای بههمریختگی برنامهها تبدیل میشوند. کدام ایدهها باعث پیشرفت میشوند؟ آیا کیفیت ایدهها قابل ارزیابی است؟
روشهای عملی گوناگونی برای ایدهپردازی وجود دارد. روشهایی مانند طوفان فکری، تفکر انتقادی، نقشهی ذهنی،… در لیست برترین روشهای ایدهپردازی هستند؛ اما منحصرکردن مهارت ایدهپردازی در چهارچوب روشهای کلاسیک، شاید عاملی شود برای محدودشدن این مهارت. برای یک ذهن پویا همیشه باید فرصت خلق ایدههای ناب فراهم باشد؛ اما آنچه از تولد تا اجراییشدن این ایدهها اهمیت دارد، پیشرانبودن است. مهمترین عاملی که از ایدههای شما، موتور محرک خواهد ساخت، پردازش آنها برمبنای پیشرفت و حرکت روبهجلو است. درصد معینی از جاهطلبی در افراد باعث میشود همیشه برای قرارگرفتن در موقعیت بهتر، تلاش کنند و این جاگیریِ جدید نیازمند ایدهپردازیِ روبهجلو است.
یکی از روشهای ارزیابی کیفیت ایدهها، مقایسهکردن آنها با الگوی پیشرفت شخصی است. اگر ایدهی شما با آنچه در اهداف بلندمدت خود با نام دستاورد میشناسید، هماهنگ است، ایدهی شما قطعاً چراغ سبزی برای حرکت بهتر بهسوی هدف خواهد بود. بهاشتراکگذاشتن ایدهها با افراد موفق، روش کارامد دیگری است. این افراد غالباً بهشکل مؤثری در بهبود ایدههای همتایان نقشآفرینی میکنند. سنجش میزان تازگی ایدهها، راهکاری دیگر برای سنجش عیار مؤثربودن آنهاست. یک ایدهی پیشران باید بتواند شما را از مسیری جدیدتر و هموارتر و مطمئنتر به اهدافتان نزدیک کند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.