هوش هیجانی یکی از انواع هوش است که برخورداری از آن، نشانه داشتن بلوغ عاطفی فرد و یکی از شاخصهای مهم برای موفقیت در زندگی و روابط بینفردی است. تعریف این هوش به طور ساده یعنی درک کردن احساسات خود و دیگران و مدیریت کردن هیجانات. نکته مهم برخورداری از این هوش این است که، داشتن ضریب هوشی بالا به معنای داشتن هوش هیجانی نیست.
ممکن است فردی ضریب هوشی بالایی داشته باشد و در واقع فردی باهوش باشد، اما از هوش هیجانی ضعیفی برخوردار باشد و نتواند زندگی شخصی، روابط و احساسات و هیجانات خود را مدیریت و کنترل کند. بدین منظور والدین وظیفه دارند جهت ارتقای هوش هیجانی فرزند خود، اقداماتی از این قبیل را انجام دهند:
۱)آرام باشید و آرامش را به کودک یاد دهید
اضطراب خودتان را کاهش دهید تا از مضطرب بودن کودکتان هم جلوگیری کرده باشید. «هری استاک سالیوان» روانشناسیست که نظریهای مبنی بر به ارث بردن اضطراب از والدین را ارائه کرده است. تحقیقات نشان میدهند که تماس لمسی والدین، صدا و حتی حرکات آنها میتواند اضطراب نوزاد را کاهش یا افزایش دهد. همچنین به کودک خود یاد بدهید که چگونه خودش را آرام کند. کودک، معنای آرامش بخشیدن را از والدین میآموزد و یاد میگیرد که چگونه احساسات و هیجانات خود را کنترل کند و چگونه خود را در برابر مشکلات، آرام نگه دارد.
۲( توانایی حل مسئله را آموزش دهید
به کودک خود بیاموزید که چگونه مشکلاتش را حل کند. اغلب وقتی کودکان احساس کنند درک میشوند، راحتتر میتوانند مشکلاتشان را قبول و حل کنند. البته گاهی اوقات پیش میآید که کودک برای این کار، به کمک والدین خود نیز نیاز دارند. بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که صبر کنید تا آنها، خودشان برای حل مشکلات، سراغتان بیایند و کمک بخواهند.
۳( احساساتشان را تایید کنید
احساسات فرزندتان را بپذیرید و آن را تایید کنید. به او بگویید که نمیتواند احساساتش را انتخاب کند اما باید یاد بگیرد که با آن احساسات، چه کند و چگونه آنها را بروز دهد.
۴) همدردی و همدلی کنید
با او همدردی کنید. زمانی که برای احساس ناراحتی یا عصبانیت فرزند خود، نمیتوانید کاری انجام دهید، بهترین کار، همدردی و همدلی با اوست. انسانها، وقتی بدانند کسی هست که آنها را درک کند، راحتتر با مشکلات احساسی خود، کنار میآیند. همدردی کردن، به کودک کمک میکند که متوجه شود زندگی، احساسی خطرناک یا شرمآور نیست و همه، در زندگی خود با احساسات متفاوت درگیرند؛ همچنین او، همدردی کردن با دیگران را یاد میگیرد. شما میتوانید از چنین جملههایی نیز کمک بگیرید: «میدانم سخت است که دست از بازی بکشی و بیایی با هم شام بخوریم اما حالا زمان شام خوردن است«.
۵) دست از تحقیر کردن بردارید
به جای نادیده گرفتن یا تحقیر کردن احساسات فرزندتان، به او اجازه دهید آنها را بیان کند؛ برای مثال، به او نگویید «زخمی به این کوچکی که درد ندارد». با او طوری رفتار کنید که بتواند احساساتش را برایتان بازگو کند. نادیده گرفتن و بیمحلی کردن به خشم و ناراحتی او، سبب نمیشود دردهایش را فراموش کند، بلکه باعث میشود احساساتش را درون خود بریزد. این احساسات نابود نمیشوند و دنبال راهی برای بروز میگردند و ممکن است خود را به صورت کابوس، اضطراب و شب ادراری نشان دهند.
۶( شنونده خوبی باشید
به احساسات و هیجانات کودکتان، گوش دهید. اغلب اوقات کودکان نیاز دارند احساساتشان را برایتان بازگو کنند و شما آنها را بشنوید. این کار به آنها کمک میکند تا با احساس خود کنار بیایند و آن را رها کنند. میتوانید از جملههایی مانند «من کنارت هستم. میتوانی با من صحبت کنی» یا «میدانم آنقدر ناراحت و عصبانی هستی که دلت میخواهد فریاد بزنی و گریه کنی. من هم گاهی وقتها، اینطوری میشوم» استفاده کنید.
۷( بازی «شاید…» را جدی بگیرید
بازی «شاید…» یکی از بازیهای جالبی است که به کودک کمک میکند احساسات گوناگون را درک کند. وقتی که در خیابان یا جاهای عمومی هستید یا حتی موقع دیدن تلویزیون، موقعی که کسی را غمگین، خوشحال یا متعجب میبینید، این بازی را شروع کنید. اجازه دهید هر کس، دلیل احساسات او را حدس بزند: «شاید او دیر به محل کار خود رسیده است»، «شاید با کسی، بحث کرده است»، «شاید از کسی هدیه گرفته است که لبخند بر لب دارد» و
۸( الگو باشید
بهترین الگو برای آنها باشید. کودکان چیزهایی که میبینند را انجام میدهند؛ بنابراین الگویی کامل برای او باشید. آیا شما وقتی عصبانی هستید، کسی را کتک میزنید یا صدای خود را بلند میکنید؟ آیا میتوانید هنگام جر و بحث، آرامش خود را حفظ کنید؟ آیا با دیگران، احساس همدردی میکنید؟ همه این کارها را او از شما یاد میگیرد.
۹( درباره اتفاقات دردناک سکوت نکنید
حرف زدن در مورد اتفاقات دردناک و ناخوشایند را به او یاد دهید. این کار به کودک کمک میکند در مواقعی که با اتفاقات دردناک مواجه میشود، احساسات خود را بیان کند و این حس ناخوشایند و غمانگیز را درون خود نگه ندارد. زیرا نگه داشتن احساسات دردناک درون کودک منجر به انواع صدمات روحی و جسمی در او میشود.
۱۰( از احساسات خودتان حرف بزنید
زمانی برای سرگرمی و شناخت احساسات، در نظر بگیرید. یادتان باشد که کتابها و فیلمها، تنها برای سرگرمی نیستند. هنگامیکه با کودکتان کتابی را میخوانید یا فیلمی را تماشا میکنید، از او در مورد اتفاقاتی که در کتاب رخ داده و شخصیتها، بپرسید و درباره چیستی و چرایی این احساسات با او گفتگو کنید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.