صعود رویایی یونایتد در پاریس باعث شد تا بسیاری از هواداران این باشگاه که تا به امروز، اعتماد کامل به توانایی های اوله گونار سولشر نداشتند، عملا به خیل عظیم حامیان این مربی موقت نروژی اضافه شوند.
به گزارش ورزش سه ، حتی خوش بین ترین هواداران نیز تصور نمی کردند که شیاطین سرخ پس از شکست ۲-۰ مقابل پاریسن ژرمن در ورزشگاه اولدترافورد، هنوز هم شانس صعود داشته باشند اما شاگردهای سولسشر با ارائه یک بازی هوشمندانه و مقتدرانه، همه معادلات را بر هم زدند.
در حالی که از گزینه هایی همچون زین الدین زیدان، ماسیمیلیانو آلگری و مائوریسیو پوچتینو به عنوان جانشین های احتمالی سولسشر در تابستان آینده نام برده می شد، اکنون به نظر می رسد که افکار عمومی در رسانه ها و محافل هواداری باشگاه منچستر یونایتد، دچار تحول شده و کفه ترازو به سمت حفظ اوله گونار سولسشر و تمدید قرارداد با وی به عنوان سرمربی دائمی شیاطین سرخ، سنگین تر باشد.
وقتی که سولسشر در ۱۹ دسامبر به عنوان جانشین ژوزه مورینیو و به صورت مربی موقت، روی نیمکت یونایتد نشست، کمتر کسی تصور می کرد که چنین نتایج رؤیایی رقم بخورد. یکی از رموز موفقیت سولسشر طی این مدت کوتاه، آشنایی کامل وی نسبت به فلسفه فوتبالی و روح حاکم بر باشگاه منچستر یونایتد بود زیرا او در بهترین سال های تاریخ این باشگاه، یکی از برگ های آس سر الکس فرگوسن لقب گرفت و آن شب حماسی را در بهار ۱۹۹۹ رقم زد. سولسشر توانست طی چند ماه، همان روح جاه طلبی و همان فوتبال ناب اولدترافوردی را به کالبد منچستر یونایتد باز گردانَد، کاری که بزرگانی همچون لوئیز فان خال و ژوزه مورینیو طی چند سال نتوانستند!
احیاء روحیه تیمی
یکی دیگر از دستاوردهای سولسشر طی چند ماه اخیر، احیاء روحیه تیمی و زدودن غبار کینه در رختکن منچستر یونایتد بود. اختلاف بین بازیکن ها با مربیان و یا اختلاف بین بازیکن ها با یکدیگر، در آخرین ماه های حضور مورینیو به اوج رسیده و عملا چند دستگی در رختکن، موجب فروپاشی روح اتحاد نزد اعضای تیم شده بود. سولسشر که یک شخصیت موجه و محبوب در تاریخ باشگاه محسوب می شود، از همین ویژگی های شخصیتی خود بهره گرفت و مجددا اتحاد و رفاقت را بین بازیکن های منچستر یونایتد به وجود آورد.
رفتار خشک و حتی غیر محترمانه مورینیو با برخی بازیکن ها از جمله پل پوگبا، به حدی رسیده بود که انگار هیچ امیدی برای بهبودی روابط وجود نداشت و اتفاقا بر عکس، اوضاع هر روز بدتر می شد. همین روحیه همدلی و رفاقت، تبدیل به مهم ترین عامل برای کامبک رؤیایی منچستر یونایتد در پارک دو پرنس شد تا هواداران برای اولین بار در دوران «پسا فرگوسن»، برای برپایی یک جشن اروپایی، تا صبح بیدار بمانند. رفتار صمیمانه پل پوگبا، مارکوس رشفورد و روملو لوکاکو بعد از پیروزی مقابل پاریسن ژرمن و خواندن نام سولسشر به صورت سرود در رختکن پارک دو پرنس، حکایت از همین جو صمیمانه در اردوی شیاطین سرخ داشت.
انتخاب صحیح تاکتیکی
همان طور که اشاره شد، اوله گونار سولسشر به علت آشنایی کامل با روح و فلسفه فوتبالی حاکم بر باشگاه منچستر یونایتد، توانست یک تیم پُر شور و تهاجمی را بسازد که شباهت زیادی به تیم رؤیایی دوران سر الکس فرگوسن دارد. حال پرسش این است که آیا او می تواند این باشگاه را مجددا به جمع غول های برتر فوتبال اروپا باز گرداند؟ شاید پیروزی بزرگ در پاریس، مقدمه ای باشد برای ورود به همین مسیر ولی در فوتبال، هیچ گاه نباید قضاوت زود هنگام داشت. طی چند سال اخیر، بسیاری از مربیان جوان و کم تجربه توانستند در بدو ورود به یک باشگاه، نتایج خوبی را گرفته ولی پس از چند ماه، دست آنها رو شد و آن نتایج خوب به علت عدم انعطاف پذیری ذهنی و تاکتیکی مربی، تداوم چندانی نداشت.
به عنوان مثال، الکساندر نوری طی فصل گذشته در وردر برمن و دومینیکو تدسکو طی فصل جاری در شالکه، به چنین سرنوشتی دچار شدند. البته نمی توان گفت که سولسشر نیز چنین سرنوشتی خواهد داشت و فعلا کارنامه اش در اولدترافورد، سرشار از غرور و افتخار است. ارزش پیروزی مقابل تیم هایی همچون تاتنهام، آرسنال، چلسی و پاریسن ژرمن، چیزی نیست که قابل کتمان باشد. سولسشر نشان داده که در انعطاف پذیری تاکتیکی، استفاده بهینه از بازیکن ها و انتخاب مناسب ترین پُست برای هر بازیکن، بسیار استادانه عمل می کند.
او در همین بازی مقابل پاریسن ژرمن، در سیستم مورد علاقه اش یعنی ۳-۳-۴ تغییر ایجاد کرد و اریک بایی را در دفاع راست به بازی گرفت. همین تغییر تاکتیکی باعث غافل گیری یاران توماس توخل شد و نقش به سزایی در شکست پاریسن ژرمن داشت. وقتی که سولسشر بتواند مقابل تیم قدرت مند پاریسن ژرمن و مربی بزرگی همچون توخل، به چنین دستاوردی برسد، قطعا این شانس را دارد که همچنان در جاده موفقیت و غرور، تختِ گاز براند.
استفاده بهینه و پیشرفت بازیکن ها
ستاره های مطرحی همچون پوگبا، لوکاکو، رشفورد، آندر هررا و ماتیچ تحت هدایت مورینیو و به ویژه در شروع همین فصل، دچار افت فنی فاحش شدند اما سولسشر توانست تک تک این ستاره های گران قیمت را به روزهای اوج باز گرداند. رشفورد تحت هدایت مورینیو به یک بازیکن معمولی تبدیل شده بود، لوکاکو گلزنی را از یاد برده بود و پوگبا نیز در اغلب بازی ها، محو بود و حتی در ارسال یک پاس ساده نیز ناتوان به نظر می رسید. کافی است تا آمار گل و پاس گل های این سه بازیکن را تحت هدایت مورینیو و سولسشر، با یکدیگر مقایسه کنید.
وجود کادر فنی کارآمد
سولثشر از افرادی به عنوان دستیار استفاده کرد که هم از لحاظ فنی در سطح بالایی هستند و هم این که روابط خوبی با بازیکن ها دارند. مایک فیلان سال ها دستیار فرگوسن بود و توانایی های او بر هیچ کس پوشیده نیست. همچنین مایکل کریک، کیران مک کنا و امیلیو آلوارز نیز یک کادر هماهنگ و به روز هستند که نقش مهمی در موفقیت های سولسشر ایفا می کنند. صمیمت بین اعضاء کادر فنی به حدی است که شاید بعد از سولسشر، هیچ کدام در این باشگاه باقی نمانند. مایکل کریک تنها عضو اصلی باز مانده کادر مربیگری منچستر یونایتد از زمان مورینیو محسوب می شود.
صرف فعل خواستن، باز یابی «مستر یونایتد»!
چارلوت دانکر نویسنده وب سایت Manchester Evening News اعتقاد دارد که اوله گونار سولسشر توانست فعل «خواستن» را صرف کند. به قول او، «بهش بِرِس»، اصطلاحی است که هر مربی منچستر یونایتد نباید آن را دست کم بگیرد.
«بهش برس» یا همان صرف فعل «خواستن»، همان کیمیایی بود که هیچ گاه بعد از سر الکس فرگوسن، در اولدترافورد احساس نشد. سولسشر توانست سه بازیکن جدید از آکادمی را ظرف ۲۴ ساعت آماده کرده و برای اولین بار با پیراهن تیم اصلی به میدان بفرستد. برپایی جشن صعود در پاریس با وجود بازیکن های گمنامی مثل تاهیت چانگ و میسون گرین وود، چیزی شبیه معجزه بود. سولسشر طی ۱۶ حضور روی نیمکت منچستر یونایتد، فقط یک بار باخت ولی همان یک شکست را نیز در پارک دو پرنس جبران کرده و به اصطلاح عامیانه، آن را شُست و بُرد! سولسشر مردی است که هم حرف های درست می گوید و هم کارهای دست انجام می دهد. آیا او شایسته انتصاب به عنوان سرمربی دائمی منچستر یونایتد در فصل آینده نیست؟
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.