رابرت کخ در سال ۱۸۴۳ در آلمان به دنیا آمد. پیش از ورود به مدرسه در سال ۱۸۴۸، خواندن و نوشتن را آموخته بود و از کودکی، خود را مشتاق کسب علم و دانش نشان میداد. در سال ۱۸۶۲ از دبیرستان فارغالتحصیل شد. ابتدا به مطالعهی علوم فلسفه علاقه نشان داد؛ اما پیشنهاد مدیر مدرسه به والدینش باعث شد برای مطالعهی رشتهی علوم طبیعی به دانشگاه گوتنگن آلمان برود. او پس از سه ترم تحصیل در این رشته، مسیر تحصیلی خود را به پزشکی تغییر داد. رابرت در دوران تحصیلات دانشگاهی با شوق و اشتیاق فراوانی به مطالعهی علم پزشکی پرداخت و سرانجام در سال ۱۸۶۶ و با دریافت مدرک ممتاز در رشتهی پزشکی از دانشگاه فارغالتحصیل شد.
او از سال ۱۸۷۰ به عنوان جراح، داوطلبانه به ارتش کشورش پیوست و در طول سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۸۸۵ مسئولیتی مشاورهای در دپارتمان سلامت امپراتوری آلمان داشت. او مطالعات خود روی میکروارگانیزمها را نیز در آزمایشگاهی متصل به اتاق معاینهی بیمارانش انجام میداد. یکی از اولین یافتههای مهم رابرت کخ، روشی برای کِشت و پرورش باکتری بود. در مراحل بعدی توانست تکنیکهای پرورش پاتوژن در شرایط آزمایشگاهی را کشف کند. پرورش باکتری در شرایط آزمایشگاهی یکی از پایههای تحقیقات در زمینهی زیستشناسی مولکولی است. این دانشمند برجستهی آلمانی از سال ۱۸۸۵ تا ۱۸۹۰ به عنوان مدیر و استاد در دانشگاه برلین مشغول به کار بود.
آزمایشات تجربی رابرت کخ روی نمونههای مختلف، اعم از نمونههای انسانی، باعث شد دلایل بیماریهای متعددی را کشف کند و علاوه بر آن، قوانین و اصولی برای کشف علل بیماریها و همچنین پیشگیری از آنها تدوین کند. کخ در زمان فعالیت در دپارتمان سلامت آلمان، اهمیت ایزولهسازی میکروارگانیزمهای عامل بیماری را تشریح کرد و به این نکته اشاره کرد که شرایط پرورش و نگهداری این عوامل بیماری باید قانونمند شود. مطالعات او در زمینهی کشف علت بیماری سیاهزخم نیز باعث تدوین اصولی برای شناخت عوامل بیماریها شد. او باکتری باسیلوس آنتراسیس را به عنوان عامل این بیماری معرفی کرد. نتایج تحقیقات او روی علل بیماری سیاهزخم به عنوان اولین تجربه در کشف باکتری منحصربهفرد برای ایجاد بیماری خاص، اهمیت زیادی دارد. کخ در دههی ۱۸۹۰، که در دپارتمان سلامت در برلین فعالیت میکرد، به تحقیق در مورد بیماری سل علاقهمند شد. در آن زمان تصور عموم بر این بود که سل یک بیماری ارثی است. کخ معتقد بود که بیماری سل توسط باکتری ایجاد میشود و یک بیماری عفونی است. او در سال ۱۸۸۲ نتایج تحقیقات خود را منتشر کرد و مایکوباکتریوم توبرکلوزیس (که امروزه با نام باسیل کخ هم شناخته میشود) را به عنوان عامل بیماری سل معرفی کرد. این پزشک برجسته بعدها تلاش کرد دارویی برای این بیماری کشف کند که البته شکست خورد.
پس از کشف عامل بیماری سل، کخ به بیماری وبا علاقهمند شد. او تحقیقاتش را در مصر پیگیری کرد و امیدوار بود بتواند عامل بیماری را در آنجا کشف کند. البته او در مصر موفق نشد و پیش از رسیدن به پاسخ نهایی، همهگیری بیماری وبا در این کشور پایان یافت. رابرت برای ادامهی تحقیقات به هند رفت و در کالج پزشکی گرانت مشغول به تحقیق شد. تحقیقات رابرت در هند نتیجه داد و توانست باکتری ویبریو را به عنوان عامل بیماری وبا معرفی کند. البته این باکتری در سال ۱۸۵۴ توسط دانشمند ایتالیایی، فیلیپو پاچینی کشف شده بود؛ اما منشأ و علل رشد آن تا زمان نتیجهگیری کخ ناشناخته بود.
این دانشمند برجسته بر اساس تحقیقاتی که روی باکتری ویبریو انجام داد و با اتکا به روش توزیع آن، قوانینی برای کنترل شیوع وبا تدوین کرد. این قوانین بهسرعت اجرا شد و هنوز هم به عنوان عوامل پیشگیری از شیوع این بیماری خطرناک شناخته میشوند. کخ در سال ۱۹۰۵، جایزهی نوبل پزشکی را به دلیل کشف عامل بیماری سل دریافت کرد. در سال ۱۹۰۸ نیز مدالی با نام رابرت کخ طراحی شد. مدال یا جایزهی رابرت کخ شامل دو جایزه است که هرساله به منظور تعالی علوم پزشکی، به فعالان برجستهی این حوزه اهدا میشود. کخ در ماه می سال ۱۹۱۰ بر اثر حملهی قلبی، در ۶۶سالگی از دنیا رفت.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.