بسیاری از معلمهای تازهکار و شاید حتی برخی از باتجربههای آنها در تلاش هستند که چگونگی گوش دادن به حرف دانش آموزان را بیاموزند، هنوز هم گوش دادن یکی از قویترین راههایی است که میتواند نشاندهنده احترام و علاقه ما به تفکروصحبت های دیگران و مخاطبانمان باشد. گوش فرادادن عمیق هم برای فرد سخنگو وهم برای شنونده بسیار فوقالعاده و باارزش است. زمانی که یک نفر با روی باز، بدون قضاوت و باعلاقهی بسیار به سخنان ما گوش میدهد باعث شعف و خوشحالی در وجود ما میگردد.
گوش دادن باعلاقهی واقعی در طرف مقابل شروع میشود. بهعنوانمثال در یک کلاس درس، معلم باید صحبتهای مداوم خود را قطع کرده و به دانش آموزان فضا و زمان کافی را برای بیان تفکر و ایدههایشان فراهم کند، در همان حال خود معلم نیز قادر خواهد بود مهارت ویژهای را فرابگیرد، بهعبارتدیگر زبان گوش دادن را فرا خواهد گرفت و با استفاده از آن میتواند توصیفکننده علایق خود را نیز باشد.
یک شنونده خوب سعی دارد که با پرسیدن سؤالات صحیح و موثق نکات مبهم صحبتهای طرف مقابل را برای خود روشن کند و به قصد واقعی گوینده مطلب پی ببرد. یک معلم ممکن است از دانش آموزان خود بخواهد که تا مطالب وایدههایی که در کلاس بیان کرده است و یا دیگر همکلاسیهایشان عنوان کردهاند ارتباط برقرار کنند. این ارتباطات باعث میشود که همهی اعضای یک کلاس درس از معلم گرفته تا دانش آموزان تمامی ایدهها را باهم در نظر گرفته و فهم بهتر و روشنتری از موضوع را کسب کنند و اثربخشی این امر از صحبتهای یکطرفه در زمانهای مختلف کلاس توسط معلمها بسیار بیشتر خواهد بود. در هم آمیختن ایدهها در کلاس برای معلمین که سعی در تسهیل کردن فرآیند یادگیری هستند بسیار کارآمد است، این کار باعث یکپارچگی در فرآیند یادگیری و پیش رفتن هر چه بهتر و سریعتر در برنامه درسی میشود.
معلمها در کلاس درس برای پیشبرد هرچه بهتر این شیوه، باید بهخوبی به ایدههای کلیدی، سؤالات و یا مسائلی که بهخوبی در ذهن و فکر دانش آموزان شکل و قالب نگرفته گوش دهند سپس این ایدهها را برای را کاملاً و با جزئیات روشن و واضح کرده و برای بحث دوباره در میان دانش آموزان کلاس بیان میکنیم. همانطور که مشخص است، گوش دادن معلمها به ایدههای دانش آموزان است که گفتگو و مراودات در کلاس درس آسان میکند؛ اما در اینجا باید به دو حرکت زبانی مهم اشارهکرده که به معلم در فرآیند بحثها در کلاس درس کمک میکنند: یکی از این حرکتها این است ایدههایی که ارائه میشوند باید ازلحاظ اکتشافی موردبررسی و چالش قرار گیرند نه به لحاظ صحت و درستی ایده، بهعنوانمثال: فکرمیکنید این ایده درزمینهٔ ی دیگر چگونه عمل میکند؟ علاوه بر این معلمها میتوانند بحث را با واردکردن گروهی دیگر از کلاس گسترش دهند. مثلاً: افشین نظر تو در مورد چیزی که علی گفت چیه؟ محمد ایدهی افشین را چطور میتوان به ماله خودت ارتباط داد؟ این دست از سؤالات از قبل برنامهریزی نشدهاند بلکه ناشی از گوش دادن دقیق به صحبتهای دانش آموزان در مورد محتوای موردبحث در کلاس است.
منبع:
Ritchhart, R., 2015. Creating cultures of thinking: The 8 forces we must master to truly transform our schools. John Wiley & Sons.p83-84.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.