رویههای آموزشی مختلفی در کشورهای دنیا پیاده شده است و بسیاری از آنها نیز بسته به شرایط خاص آن منطقه تا حد زیادی تاثیرگذار بودهاند. اما اگر بخواهیم یک چهارچوب کلی و قابل اتکا برای بهبود وضعیت یادگیری دانشآموزان در هر رویکرد آموزشی تعریف کنیم بدون شک مواردی که ذکر آنها در ادامه خواهد رفت، عواملی کلیدی در این مسیر هستند. بنابراین ضمن بررسی و بکارگیری رویکردهای مختلف سازگار با شرایط هر مدرسه یا واحد آموزشی، میتوانید با استفاده از این موارد اثربخشی رویه مورد نظر را تا حد زیادی تشدید کنید.
-
۱٫ در کلاس درس حس ضرورت ایجاد کنید.
“بچهها ما هفته آینده از این قسمت امتحان خواهیم گرفت” این یک جمله معمول برای تحریک دانشآموزان و القاء ضرورت یادگیری مطالب مطرح شده در کلاس است اما در اکثر موارد نمیتواند بهعنوان ابزاری قدرتمند برای تحریک دانشآموزان مورد استفاده قرار گیرد. شاید تصور آن برای شما سخت باشد که تکتک حرکات شما بدقت توسط دانشآموزان بررسی شده و اشتیاق شما در تدریس مسائل مورد ارزیابی قرار میگیرد. نحوه صحبت کردن، تُن صدا، حرکات دست و پا و حتی راه رفتن شما مجموعه عواملی است که میتواند اشتیاق در یادگیری امور و ضرورت آن را به دانشآموزان منتقل کند. بدون داشتن چنین ابزاری حتی اگر بهترین رویه آموزشی را بکار برید نمیتواند اثر واقعی آن را به دانشآموزان منتقل کنید. ضمن کسب دانش در این زمینه برای بهبود وضعیت عملکرد معلمان، میتوان فیلم چند جلسه تدریس را برای آنها ضبط کرده و موارد مهم که باید اصلاح شود به آنها منتقل شود. تحت این شرایط، ما هم معلمان مشتاق خواهیم داشت و هم دانشآموزانی با انگیزه برای یادگیری مطالب
-
۲٫ هر هفته باید بهترین بازخورد ممکن را از دانشآموزان دریافت کنید.
هیچ چیز به اندازه اینکه دانشآموز مجبور باشد کار خود را در مقابل دیگران ارائه دهد، مفهوم ضرورت را به او منتقل نمیکند. اگر دانشآموز مجبور باشد مطالب درسی را بهصورت سخنرانی در مقابل همکلاسیها یا شاگردان سایر کلاسها یا مسئولان مدرسه و والدین ارائه دهد در حقیقت خود را برای یک چالش مهم باید آماده کند و این امر تا حد زیادی برای او ضروری بهنظر میرسد. طراحی برنامههای مختلف بهمنظور ورود دانشآموزان به فضای رقابتی برای بروز مطالب آموزشی، بستری مناسب برای تمرکز آنها بر مفاهیم درسی فراهم میکند. اگر زمانبندی مناسبی نیز به این ترکیب اضافه شود در حقیقت یک ترکیب ساختیافته و منظم برای دریافت بازخورد در بهترین سطح تواناییهای دانشآموزان خواهیم داشت. هر چه فاصله زمانی این برنامهها کوتاهتر باشد عمق نفوذ دانش و بررسی دقیقتر آن برای انجام اصلاحات احتمالی را امکانپذیرتر میکند.
-
۳٫ گروههایی با سطح عملکرد بالا و نیاز پایین به تغییر ایجاد کنید.
یکی از مشکلات اصلی در فرآیند تدریس وظایف بیشمار معلمان در کلاس درس است. در رویکرد نوین بهجای مدیریت یگانه معلمان در کلاس درس، دانشآموزان خود وارد این عرصه شده و برخی امور آموزشی را مدیریت میکنند. این کار ضمن کاهش فشار بر معلمان توانایی بررسی مناسب فرآیند آموزش را میسر میسازد. در این رویکرد معلم تمامی انرژی و تمرکز خود را بر موضوعات هستهای و کلیدی میگذارد و سایر امور آموزشی را به گروههای کوچک دانشآموزی محول میکند. هر یک از این گروهها هدفی تعریف شده دارند که تحت رهبری یکی از دانشآموزان بهعنوان سرگروه یا رهبر موظف به انجام آن هستند. این امر ضمن ایجاد حس رقابت فرآیند اصلی آموزش را در قالب کار گروهی به دانشآموزان منتقل کرده و معلم میتواند ضمن بررسی نحوه اجرای اهداف آموزشی به حل و فصل مشکلات و چالشها و انجام اصلاحات احتمالی بپردازد. توزیع مهارتها و تواناییها در هر گروه سازگار با علایق اعضا، باید بهگونهای باشد که ضمن همگن بودن ترکیب گروه فاصله بین گروههای مختلف را به لحاظ قدرت رقابتی زیاد نکند.
-
۴٫ فرآیند حضور در کلاس باید مستمر باشد.
یکی از چالشهای اساسی در مورد افراد جوان این است که آنها اغلب میخواهند خیلی زود به چیزی که دنبال آن هستند برسند. یک از رویههای مناسب در این زمینه شکستن فرآیند بزرگ به بخشهای کوچک و تعریف نقاط عطف در هر بخش است. تحت این شرایط روحیه سریع رسیدن به نتایج که عاملی مهم در تحریک دانشآموزان جوان است در بین آنها حفظ میشود. دانشآموزان باید در هر مرحله از انجام یک فعالیت آموزشی یا پروژه درسی پیشرفت خود بر مبنای هدفی هر چند کوچک را ببینند. این امر باعث میشود اشتیاق و ضرورت بررسی مطالب آموزشی هواره همراه دانشآموزان باشد.
منبع:
https://www.edutopia.org/blog/new-teachers-classroom-management-essentials-ben-johnson
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.