تا چند سال پیش دانشمندان معتقد بودند که حیوانات برای استفاده ما خلق شدهاند. آنها به گاو به عنوان یک برگر متحرک، استیک در پیکنیکهای آخر هفته نگاه میکردند. اما هماکنون آنها متوجه شدهاند که حیوانات هم احساساتی دارند و شادی و غم، همدلی، حسادت، غم و اندوه از خود بروز میدهند.
احساسات حیوانی توانایی داشتن حس، درک و تجربه ذهنی تعریف شده است. به عبارت دیگر، احساسات حیوانی همان احساسات و درک و همان آگاهیای است که «شما را تعریف میکند».
در واقع، شواهد علمی بسیار زیادی برای اثبات احساساتی بودن حیوانات وجود دارد و سه دانشمند با مطالعه ۲۵۰۰ مقاله معتقدند که حسگرایی در حیوانات نیز وجود دارد و به وضوح ثابت میکند که آنها هم احساسات دارند.
شاید مستند «سیاره آبی ۲» را دیده باشید. در این مستند، حدود ۱۲ دلفین در فاصله بسیار نزدیک از یکدیگر شنا میکنند، اما در میان آنها یک دلفین ماده زخمی شده و پیچوتاب میخورد و به نظر میرسید که باله آن فلج شده است. در این حالت، دلفینهای دیگر در اطراف این حیوان جمع میشوند و گاهی با شیرجه به زیر آب، آن را از پایین حمایت میکردند و پس از حدود ۳۰ دقیقه دلفینها چیدمان خود را به شکل یک قایق درمیآورند و به پشت خود در کنار دلفین ماده آسیبدیده حرکت میکردند. این موجودات با روی آب نگهداشتن دلفین زخمی، احتمالا به تنفس آن کمک و از غرق شدنش جلوگیری میکردند. حتی زمانی هم که حیوان مجروح در حالت عمودی قرار میگیرد، سایر دلفینهای امدادرسان تلاش خود را برای بیرون نگه داشتن سر آن از آب ادامه میدهند!
هرچند که در نهایت این دلفین ماده میمیرد، اما رفتارهای دلفینهای دیگر را به غیر از همدلی، کمک به همنوع و نگرانی نسبت به همنوع نمیتوان تعریف کرد.
شواهد علمی از حیوانات پراحساس
مطالعات دانشمندان نشان میدهد که گوسفندان میتوانند چهره دوستان گوسفند خود را حتی پس از دو سال جدایی تشخیص دهند!
فیلها گروههای فامیلی قدرتمندی را با خاطرات مشترک تشکیل میدهند و زمانی که یکی از آنها چه از نظر فیزیکی و چه از نظر حسی آسیب میبیند، گریه میکنند.
میمونهای کاپوچین زمانی که به جای انگور، خیار به آنها داده میشود، متوجه نابرابری حقوقشان میشوند و واکنش نشان میدهند. میمونهای ماکاک نیز فرهنگهای فردی توسعه میدهند و مثلا شروع به شستن سیبزمینیای میکنند که تازه از زمین پیدا کردهاند.
شامپانزهها برای حفظ صلح در گروه اجتماعیشان، زمانی که کسی بابت سهم غیرمنصفانه شکایت میکند، مجددا موزها را بین همه افراد توزیع میکنند.
موشها نیز به عنوان همدردی، غذای مورد علاقهشان را به دوستشان که بیمار شده، تعارف میکنند. موشها حتی همدیگر را قلقلک میدهند تا طرف مقابل را وادار به خندیدن کنند!
ماهیها و هشتپاها بسته به نوع غذایی که همنوعانشان شکار میکنند و تلاشی که بابت آنها انجام میدهند، آنها را تشویق میکنند.
شواهد فراوانی وجود دارد که نشان میدهد حیوانات شخصیتهای فردی دارند و حتی بعضی از آنها مدل مثبتگرا هستند و «نیمه پر لیوان» را میبینند؛ در حالی که بعضی از آنها منفیبافند و «نیمه خالی لیوان» را میبینند.
البته دانشمندان فقط به تماشای رفتارها و شواهد عینی بسنده نمیکنند، بلکه مغز گونههای مختلف حیوانات را بررسی میکنند. احساسات از بخشی از مغز سرچشمه میگیرد که «دستگاه کنارهای» یا «سیستم لیمبیک» نامیده میشود. سیستم لیمبیک انسان نسبتا حجم بزرگی دارد و به همین دلیل است که انسانها گونههای بسیار پراحساسی هستند.
زمانی که با گونههایی مواجه میشویم که سیستم لیمبیک کوچکتری نسبت به ما دارند، فرض میکنیم که آنها نسبت به ما کماحساسترند، اما اگر این بخش از مغز در گونههایی از حیوانات خیلی بزرگتر از بخش احساسات مغز ما باشد، میتوانیم بگوییم که هیچ تصوری از آنچه آنها درک میکنند و احساساتشان نداریم؛ کما اینکه این گونه از حیوانات را در جهان داریم!
در برخی از پستانداران دریایی، سیستم لیمبیک چهار برابر بزرگتر از سیستم لیمبیک ماست.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.