بدون شک دوران کودکی انسان نقش مهمی در شکلگیری شخصیت او در بزرگسالی و رفتار روحی و روانی او در جامعه دارد. بسیاری از مشکلات رفتاری ما ریشه در دوران کودکی و ناملایمات آن زمان دارد. بچهها در دوران کودکی بخش زیادی از زمان خود را در مدارس سپری میکنند؛ بنابراین کنشهایی که در مدرسه صورت میگیرد، نقش مهمی در آینده ی آنها خواهد داشت. در این میان بعضی تصورات نادرست در مدرسه ممکن است موجب تضعیف روحیه ی بچهها و سرکوب علایق آنها برای حرکت و کسب موفقیت در جامعه شود.
برخی از این سوء برداشتها که به غلط در فرهنگ مدارس جا افتادهاست، میتواند تاثیر بسیار بدی بر روند آموزشی بچهها داشته باشد. برای مثال، اغلب تصور میکنند دانشآموزی که عملکرد مناسبی در مدرسه دارد، فردی باهوش است و دیگران که در این زمینه مشکل دارند، از بهره ی هوشی کمتری برخوردارند. چنین رویکردی در آموزش دانشآموزان، در حقیقت تنها تضعیف روحیه و محروم کردن آنها از منابع مهم انگیزشی برای کسب موفقیت در آینده است. این یادداشت برخی از رویههای مناسب و کاربردی را به معلمان نشان میدهد تا به دانش آموزان آسیب دیده کمک کنند که علیرغم تجربه ی شکست در کودکی، بر مشکلات غلبه کنند و در دوران بزرگسالی آمادگی کسب موفقیت را داشته باشند.
-
ایجاد فرصتی برای دانشآموزان بهمنظور القای حس مهم بودن
یکی از اصیلترین نیازهای انسان، حس تعلق به برخی پدیدهها و وجود امور مهم برای انجام دادن در زندگی روزمره است. بسیاری از کودکان در دوران خردسالی قادر به درک این موضوع نیستند و تنها در دوران بزرگسالی این حس را درک میکنند. این رویکرد بر این موضوع تاکید دارد که باید از مهارت خاص دانشآموز که لزوما مورد پسند دیگران نیست، در انجام کاری مفید بهره گرفت تا دانشآموز آن را یک نقص تلقی نکند و از آن بهعنوان ابزاری برای کسب موفقیت استفاده کند. دانشآموزی که زیاد صحبت میکند، میتواند به عنوان نماینده یا سفیر مدرسه برای مذاکره با سایر مدارس به فعالیت خود چهارچوبی هدفمند بدهد. از دانشآموزی که علاقه ی زیادی به اجرای اعمال نمایشی دارد و این بر خلاف عرف مدرسه است، میتوان خواست تا نمایشی برای همکلاسیهای خود اجرا کند. دانشآموزی که بهدلیل مردود شدن، سنش از سایر همکلاسیهایش بیشتر است، میتواند بهعنوان سرپرست سایر بچهها در فعالیتهای مختلف درنظر گرفته شود تا حس مفید بودن بکند و در او ایجاد انگیزه شود.
-
دادن جایزه به دانشآموزان پر تلاش همانند کسانی که عملکرد مناسب تحصیلی داشتهاند.
گفتن این مطلب در ظاهر بسیار ساده ولی در عمل دارای مشکلات زیادی برای اجرای آن در مدرسه است. تقریبا در تمامی رویههای آموزشی همواره دانشآموزان بر اساس موفقیتهای علمی ارزشگذاری شدهاند. رویکرد رشد ذهنی دانشآموزان اشاره به این موضوع دارد که معلمان و مسئولان مدارس برای جلوگیری از آسیبهای ناشی از شکست و سرکوب حس تلاش در دانشآموزان، باید بستری فراهم کنند تا دانش آموزی که علیرغم تلاش بسیار نتوانسته عملکرد تحصیلی مناسبی داشته باشد، مورد تشویق قرار بگیرد. تحت این شرایط تلاش دانشآموزان مبنای ارزشگذاری آنها خواهد بود نه درجه ی کسب موفقیتشان. اجرای این رویکرد نیازمند الزام دانشآموزان به نشان دادن میزان تلاش و بهاشتراکگذاری فعالیتهای خود با سایر دانشآموزان است. در این میان دانشآموزان یاد میگیرند که فاصله ی بین آنها مبتنی بر درجه ی تلاش آنهاست و نه صرفا داشتن استعداد ذاتی. بهدیگر بیان، آنها یاد میگیرند که کسب موفقیت در گرو تلاش هر چه بیشتر است. به علاوه آنها در این جریان رفتهرفته میتوانند تواناییها و استعدادهای خود را در زمینههای مختلف شناسایی و با تلاش بیشتر آنها را تقویت و شکوفا کنند.
منبع:
Marzano, R., Waters, T. and McNulty, B. (2006).School leadership that works. Heatherton, Vic.: Hawker Brownlow Education.,
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.