احتمالا شما تا بهحال مسابقات اطلاعات عمومی یا سایر رقابتهای متکی بر هوش را از تلویزیون دیدهاید. بسیاری از شرکتکنندگان در چنین مسابقاتی آنقدر اطلاعات گستردهای از «همه چیز» دارند که همه را متعجب میکنند. برخی از آنها میتوانند با چنان سرعتی مسائل ریاضی و تحلیلهای دیگر را در ذهن خود انجام دهند که انسان را به این فکر میاندازند: با وجود چنین مغزهایی دیگر چه نیازی به کامپیوتر است؟! شکی نیست که برخی از انسانها تواناییهایی ذهنی بیشتری از نظر حافظه یا سرعت پردازش و تفکر دارند. با این حال، هنوز اثبات نشده که مفهومی به اسم «ژن باهوش» وجود داشته باشد. تمام انسانها یک مغز دارند و تمام مغزها، یک مغز هستند و عملکرد تمام مغزهای سالم هم مانند یکدیگر است.
با آمادهسازی کافی مغز و وقف تلاش و انرژی مشابه، شما هم قادر خواهید بود به اندازه دیگران از مغز خود کار بکشید. شما هم قادر خواهید بود حجم انبوهی از اطلاعات را به خاطر سپرده و با یادگیری روشهای فکر کردن، محاسباتی بسیار سریع داشته باشید. نکته دیگر آن است که آنچه به نام «حافظه تصویری» شناخته میشود، تا آنجا که دانشمندان میدانند، وجود ندارد؛ دستکم به آن شکلی که تصور میشود، وجود ندارد.
اما موضوع دیگری که انسان از آن هراس بسیاری دارد و آن را یک باگ مغزی میداند، «فراموشی» است. انسانها فراموشی را مانند یک خیانت از جانب مغز خود میدانند. آنها فراموشی را شکست میدانند. ناتوانی در تمرکز، فراموش کردن کلیدها، زوال عقل و فراموشیهای کم و زیاد دیگر، همیشه نحس و مذموم شمرده شدهاند. اگر یادگیری به معنای ساختن دانش و مهارتهای مختلف است، فراموشی به معنای از دست دادن اندوختهها است و باید آن را دشمن یادگیری دانست.
با این حال، حقیقت تقریبا متضاد با این تصور است. درست است که در فراموشی میتواند اتفاقاتی ناخوشایندی بیفتد. فرض کنید که تولد دخترتان را فراموش کرده یا در زمان امتحان یادتان رفته تا به سوال پشت برگه پاسخ دهید. اما واقعیت آن است که فراموشی، یکی از پیچیدهترین و پیشرفتهترین ویژگیهای طبیعت انسان است: دور ریختن اطلاعات غیرضروری. اگر ذهن انسان هیچ چیز را فراموش نمیکرد، حجم اطلاعات در دسترس انسان، طاقتفرسا میشد و فکر کردن و تصمیمگیری تقریبا غیرممکن میگردید.
مغز مجبور است برای آنکه بهترین عملکرد خود را داشته باشد، تنها اطلاعات لازم در هر لحظه را نگهداری کرده و بقیه اطلاعات و دادهها را فراموش کند. اگر شما احساس میکنید که برخی از این اطلاعات را نیاز دارید، تنها باید به مغز خود پیام دهید که آن اطلاعات برای شما اهمیت دارند. این کار را از تمرکز و دقت بالاتر روی آموختههای خود، بازنویسی آنها و مرور زمانبندی شده انجام دهید.
منبع:
Carey, Benedict;How We Learn:The Suprising Truth About When, Where and Why it Happens. New York: Random House, 2014. pp. 30-31.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.