آتـي ، آتٍ : آينده، درحال آمدن
بَدیع : نو (برای نخستین بار)
جَرَّبَ: آزمايش کرد
ذاقَ : چشيد
رَجا : اميد داشت
رُفات : استخوان پوسيده
سَلْ : بپرس(اِسْأَلْ)
شَکَوتُ : شکايت کردم «اِن شَکَوتُ: اگر شکایت کنم»
عُداة : دشمنان(مفرد: عادي)
غَداة : آغاز روز
قَدْ تُفَتَّشُ : گاهی جست وجو می شود
کَأْس : جام، ليوان
مَحامِد : ستايش ها
مَصانِع : آب انبارهای بيابان
مَمزوج : درآميخته
وُدّ : عشق
وُکَنات : لانه ها
هَجَرَ : جدایی گزید، جدا شد
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.