بزرگسال/ بالغ:adult
مرتب کردن، ترتیب دادن:arrange
سرامیک، سرامیک سازی:ceramics
مربوط به توسعه و پیشرفت:developmental
نمونه آوردن، مثال زدن:exemplify
بنیاد:fund
مثال، مورد، نمونه:instance
مادّه/ مادّی:material
بازداشتن، جلوگیری کردن:prevent
روستایی:rural
جنوب شرقی:southeast
تعطیلی، پست خالی، مرخصی:vacation
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.